اساطیر و بزرگان ایران, تاریخ و تمدن هند باستان

روابط ایران و هند با تأکید بر نقش ابوریحان بیرونی

دکتر کیانوش کیانی هفت‌لنگ :

از منابع موجود، چنین برمی‌آید که نام قدیم هند، «آریا وارتا» بوده است که به معنی سرزمین آریاست… اما این نام بیشتر به نواحی شمال هند اطلاق می‌شده است. 
گسترش آریاها در جنوب هند سبب جنگهای داخلی گسترده‌ای در حدود قرن چهاردهم قبل از میلاد گردید و از این زمان هند مجموعاً «بهارات و ارشا» نامیده می‌شد که قسمت پهناوری از افغانستان امروزی را نیز در برمی‌گرفت 
ایرانیان و مردم شبه قارۀ هند در اصل از یک نژاد به نام «آریا» (هند و اروپایی) بوده و از آن منشعب گردیده‌اند. در حقیقت مردم هند و اروپایی به دو تیره بزرگ غربی و شرقی تقسیم می‌شوند: 
اقوام شرقی: اقوام هند و اروپایی شرقی در درجه اول شامل قوم بزرگ و پرجمعیت هند و سپس ایران و ارمنستان می‌شوند… آریایی‌هایی که به آسیا آمدند در فلات پامیر سکونت گزیدند. هندی‌ها و ایرانیان دو برادر آسیایی هستند که قرن‌های دراز در یک ناحیه، در کنار هم زندگی می‌کردند. کم‌کم بر اثر کثرت جمعیت و تنگی‌جا، ناچار به جدایی از هم شدند و هر یک به سویی مهاجرت کردند. 
دو ملت ایران و هند پس از داشتن نژاد مشترک که داشتن باورهای مشترک را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد در طول تاریخ با یکدیگر به صورت‌های مختلف تعامل کرده‌اند… گاه ایران مأمن هندیان شده و گاه (اغلب)، هند پناهگاه ایرانیان مجبور به جدایی از وطن بوده است. 
نقش متقابل ایرانیان و هندیان در مسیر فرهنگ و تمدن نه تنها شایان توجه است، بلکه ایفای این نقش تغییرات مهمی را در فرهنگ جهانی به ویژه در این ناحیه از کره زمین ایجاد کرده است. هر دو کشور از سابقه دیرین فرهنگی برخوردارند و همواره نیز این دو فرهنگ به اشکال گوناگون در تلاش و تقابل و تبادل با یکدیگر بوده‌اند. و با وجود تفاوت‌های فرهنگی ظاهری، دو ملت از همگنی خاصی بهره‌مند هستند، از آن جمله در بخش زبان و ادبیات و هنر، این همگنی بخوبی خود را نشان می‌دهد. 
همچنین شبه قارۀ هند همۀ سوابق زبانی فرهنگی چندین هزار ساله، از جهات متعدد با ایران کهن پیوند دیرینه‌ای داشته و این پیوند با ورود اسلام به این سرزمین در سده‌های گذشته افزون‌تر شده و تا بدانجا رسیده است که در دوره‌هایی زبان فارسی به صورت زبان مشترک فرهنگی ایران و هند درآمده است. 
نکته‌ای که در مورد مسائل فرهنگی اسلام در این قلمرو وسیع نباید از نظر دور بماند، این است که اصول فکری و ارزشهای خلاقۀ اسلام، پس از ورود به شبه قاره، مقتضیات فرهنگی و اقلیمی منطقه را در خود انعکاس داده، و به عبارت دیگر با موارد فکری ـ فلسفی هند ترکیب گردیده است. 
از منظری دیگر، در پایان قرن هجدهم مسیحی که مطبوعات در هند آغاز به کار کردند، افراد کمی قادر بودند زبان انگلیسی بدانند و زبان‌های بومی هند برای روزنامه‌نگاری نیز توانایی لازم را نداشتند در آن زمان، زبان فارسی، که هزار سال زبان جامعۀ رسمی و درجه اول هند بود (این رسمیت تا سال 1830 ادامه داشت) به آن دلیل که گروه کثیری قادر به خواندن فارسی بودند و توانایی پرداخت آبونمان روزنامه را نیز داشتند، در به حرکت درآوردن چرخ روزنامه‌نگاری هندوستان، سخت مؤثر افتادند. 
«جام جهان نامه» هفته نامه‌ای به سردبیری لاله صدا سوخ رای که اهل کلکته بود در سال 1822 آغاز به کار کرد. 
«مرآت الاخبار» به سردبیری راما موهان روی، نیز در همان سال منتشر شد. روزنامه دیگری به نام «شمس‌الاخبار» به زبان فارسی توسط مانی راما تاخور به طور مرتب در هند انتشار یافت. 
جدا از حمایت مسلمانان از زبان فارسی، سهم و نقش هندوان در گسترش تمام رشته‌های ادبیات زبان فارسی در هندوستان نشان می‌دهد که تأثیر طرز تفکر هند و بر این زبان کم نبوده است و در واقع وطن دوم زبان فارسی در طول حکومت مسلمانان هندوستان بوده است. 
یکی از شخصیت‌هایی که موجب دوستی و اتحاد دو کشور گردید ابوریحان بیرونی است. ابوریحان بیرونی مؤلف کتاب با ارزش «تحقیق ماللهند» که به عنوان «بیرونی در هندوستان» معروف شده است. این کتاب در واقع بزرگترین کتاب تاریخ هند محسوب می‌شود. این کتاب دربارۀ مذهب، فلسفه، ادبیات، زمان شناسی، نجوم، قوانین تجارت، قانون و ستاره شناسی بحث می‌کند. 
ابوریحان بیرونی که با سلطان محمود به هندوستان رفت و سالها در آنجا ماند، به مطالعۀ سانسکریت پرداخت و کتاب‌های زیادی به فارسی و عربی نوشت و چندین کتاب فلسفی سانسکریتی را ترجمه کرد. ابوریحان بیرونی 16 سال در مدکتان به تحقیق در فلسفۀ هندوستان اشتغال داشت. او کتاب «تحقیق ماللهند» را که دربارۀ هندوستان و سازما‌های آن بود، به زبان عربی در سال 1030 میلادی نوشت. این کتاب از بزرگترین کتب کلاسیک دنیاست که از کتب هندی بسیاری چون «ماها بهاراتا» و «راما یانا» و «سامخایا سوترا» نقل قول می‌کند. 
علاوه بر آن بیرونی کتب زیر را نیز راجع به هندوستان نگاشته است: 
1. جوامع الموجود لخواطر الهنود راجع به سند هند. 
2. تهذیب زیج ارکند چون ترجمۀ آن نامفهوم بوده نیاز به تهذیب داشته است. 
3. خیال الکسوفین راجع به بمدارین متحدین که به اظهار بیرونی هیچ زیجی از زیجات هند خالی از این معنی نیست و در ممالک اسلامی کسی آنرا نمی‌دانسته است. 
4. تذکره‌ای در حساب با ارقام هندی. 
5. کیفیت رسوم هند در تعلیم حساب. 
6. رساله‌ای در راشیکات که در حیدرآباد طبع شده است. 
7. ترجمه براهم سدهاند در طرق حساب. 
8. رساله در تحصیل آن زمان، نزد هند. 
9. جوابات مسائلی وارده از منجمان هند. 
10. جوابات مسائل ده‌گانه علمای کشمیر. 
11. مقاله در طریق هند در استخراج عمر. 
12. ترجمه کتاب موالید صغیر از براهمهر. 
13. ترجمه کاب یاره و آن مقاله ایست از هندیها در امراض. 
14. مقاله در باسدیو راجع به آمدن اخیرش. 
15. ترجمه کتاب پاتنجل در خلاص از بدن. 
16. ترجمۀ کتاب سانگ، بنا به گفتۀ بیرونی در کتاب ماللهند. 
گفته می‌شود جز سه کتاب تحقیق ماللهند و راشیکات و پاتنجل، بقیه این آثار گرانبها در دست نیست.11 امید است که در کتابخانه‌های دنیا موجود باشند که در صورت پیدا شدن، ثروتی تمام نشدنی است که این خود همت همگان را در جستجوی عالمانه و گسترده برای یافتن آن می‌طلبد. 
به درستی می‌توان ابوریحان بیرونی را حلقۀ وصل دو کشور و دو ملت، ایران و هند دانست. هر چه اطلاعات ما دربارۀ آثار این دانشمند بزرگ و کاوش‌های وی دربارۀ هند بیشتر شود، می‌توان پذیرفت که ارتباط دو کشور شفاف‌تر و پیوندهای دو ملت عمیق‌تر می‌گردد. 
مساعی بیرونی در نشر فرهنگ هند، نزد هندیان نیز بارها مورد تقدیر قرار گرفته است و ملت قدرشناس هندوستان پس از آنکه بیرونی به ایران آمد، هرگز او را فراموش ننمود. و اندیشمندان هندی همواره با او مکاتباتی داشتند؛ چنانکه در فهرست کتابهای بیرونی دیده می‌شود که منجمان کشمیر از او پرسشهایی کرده‌اند و او هم پاسخ نوشته است و نیز در پاسخ علمای هند، جوابهایی نگاشته است. این است که در چکامه‌ای که یاقوت در معجم الادباء از او نقل کرده است؛ بیتی راجع به شهرت خویش در هند می‌گوید: 
وسائل به مقداری هنودا به مشرق و بالغرب هل یخفیِ علیهم عماسیا
البته ملتی که در زندگی او را فراموش نکرد؛ پس از مرگ هم او را فراموش نخواهد کرد و با گذشت هزار سال، که نسل‌هایی از بشر آمدند و رفتند، هندیان جشن هزاره او را نیز بر پا ساختند. 
اینک که بار دیگر روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی فرا رسیده است، ما نیز با یاد کرد این دانشمند بزرگ و بررسی مختصر نقش وی در تاریخ و تاریخنگاری کشور هند، تنها به یک جلوه از خدمات یادش را گرامی می‌داریم و به روح پاکش درود می‌فرستیم.

*رئیس پژوهشکده ابوریحان بیرونی

وابسته به مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *