اشکانیان, تاریخ و تمدن ایران باستان

زنان در دوران اشکانیان

 

پس از انقراض سلسله سلوکیان ( ۷۳ سال حکومت ) که بواسطه یورش اسکندر و تثبیت حکومت یونانیان در ایران پدید آمده بود و باعث پراکندگی اوستا و حاکمیت خط یونانی و … در ایران شده بود ٬ در حدود 250 سال پیش از میلاد، سلسله ی اشکانیان به دست ارشک اول تاسیس شد.
تازه در اواخر اشکانیان بود که خط یونانی از میان رفت و خط پهلوی جایگزین آن شد و ولخش اول اشکانی (۵۱-۷۸ میلادی ) دستور داد تا اوستای پراکنده را از اطراف و اکناف گرد آورند.

اسطوره های مادینه
مقام اسطوره ای- الهی زن تا این دوران همچنان ادامه یافته، «پرستش “زن خدایان” همچنان معمول بوده که از آن جمله پرستش آتارگاتیس، مادربزرگ خدایان را می توان نام برد که حتی معابدی نیز برایش بنا شده بود.»
ستایش آناهیتا که ایرانیان آن را به این نام و سامیان آن را “نانایا” یا آتارگاتیس می خواندند، مظهر شخصیت زنان است. برای آناهیتا معابدی نام برده شده است.
وجود مجسمه های ربه النوع در قبور شاهان نیز حاکی از اعتقاد و احترام به این “زن خدایان” است.
در مزار شاهان اشکانی در نسایا پرتونسا نمونه ای از مجسمه های کوچک مرمرینی پیدا شده است که دلیلی بر اثبات این مدعاست.

ازدواج
«در دوره پارتها، ازدواجهای مختلط رایج شد و در نتیجه قشری از مردم دورگه پدید آمد که امتزاج نظرهای مذهبی و اختلاط عقاید آنها نیز امری احتراز ناپذیر بود». با این وجود باید در نظر داشت که این فرهنگ نوین علی رغم وسعت ٬ فقط در شهرها متمرکز بود و در محدوده قشرهای حاکم جامعه متمرکز بود.

تعدد زوجات
سلاطین اشکانی به غیر از زن اصلی یعنی ملکه، عده ی کثیری متعه و کنیز که اغلب یونانی بودند نیز در حرمسرا داشتند.
« نه تنها پادشاهان اشکانی- که به گفته استرابون ، بر اساس آداب و رسوم زنان بسیاری می گرفتند- بلکه سایر شخصیتهای مملکتی نیز متناسب با شرایط موجود و ثروت و بزرگی خود اقدام به جمع آوری زنان می نمودند.
این عمل علاوه بر نمایش ثروت و توانایی اقتصادی مرد ، شاخص خویشاوندی و بستگی با قبایل و گروه ها و اقوام مختلف می گردیده و خود نشان دهنده حمایتهای سیاسی قبایل مختلف از آن مرد نیز بوده است.
در این دوره به سبب وجود زنان خارجی فراوان که دور و بر شاهان و سرداران اشکانی را گرفته بودند ،زنان متین و باوقار ایرانی ترجیح می دادند که نه به خاطر نداشتن قدرت مقابله از حیث زیبایی و فتانت بلکه به خاطر مقایسه نشدن با این گونه زنان ( که به دلایل گوناگون آواره بودن از خانه و کاشانه ٬ بی بند و باری و هرزگی پیشه کرده بودند ) ٬ هرچه بیشتر در خانه بمانند .
این عمل آنها در نهایت باعث پدیداری این این اظهارنظر شده است که «پارتها در مستور نگاه داشتن زنان – که از رسوم شرق است- افراط می کرده اند».
«آنچه مورخان درباره محدودیتهای زن در دوره ی اشکانیان نوشته اند، غالباً درباره طبقات عالی است ولی این حکم در میان طبقات پایین که پیوسته دربند رفع حوایج مادی زندگی بوده اند، نمی تواند صادق باشد. در واقع زنان طبقات پایین الزاماً از همان خصوصیات آزادی زنان قبل از اشکانیان در فعالیتهای اقتصادی و تولید و اجتماعی برخوردار بوده اند».

ازدواج سیاسی
در این عصر نیز همانند سایر اعصار، زنان عامل تحکیم روابط و دستیابی به اهداف سیاسی خاص بوده اند. این گونه ازدواجها، قاعدتاً با تمهیدات و زمینه چینیهای خاص سر می گرفته و سرباز زدن یکی از طرفین از قبول چنین پیشنهادی منجر به جنگ می شده است، چرا که نشان دهنده آن بوده که طرف رد کننده ٬ تمایلی به مهر و امضای سند دوستی و مودت ندارد.
بسیار اتفاق می افتاده که همین زنانی که به دلایل مختلف و برای برآوردن اهداف گوناگون و بدون رضایت قلبی (یا با بی تفاوتی) به عقد ازدواج بزرگان و اکابر در می آمدند، بعد از سپری کردن عمر خود در حرمسراها و دست به گریبان بودن با انواع مشکلات و عسرتهای حاکم بر این شرایط سرانجام به صورت دسته جمعی کشته می شدند. این کار به آن منظور صورت می گرفته که احیانا پس از شکست در جنگ زنان به دست دشمن نیفتند.
برای مثال تیرداد دوم در محلی نزدیک جزیره فرات به دولت پارت حمله ور شد و چنان فرهاد را غافلگیر کرد که او به پیروی از مهرداد اشکانی ٬ همه زنهای همخوابه خود را امر به کشتن داد تا هیچیک از آنها به دست دشمن نیفتند و آنگاه فرار را بر قرار ترجیح داد.

ازدواج با محارم
نمونه: «در سال دوم میلادی، فرآتک پنجم (فرهاد پنجم) با مادر خویش موزا عقد ازدواج بست».

رد ازدواج با محارم
با اندک بودن نمونه های ازدواج با محارم و بخصوص تحت تاثیر یونان و روم بودن شاهان و بزرگان به نظر می رسد که در این دوره، ازدواج با محارم تا حد منسوخ شدن پیش رفته است.

نفوذ زنان در حکومت
زن در این دوره نقشی در اداره امور سیاسی و کارهای مهم مملکتی نداشته است. اگر هم شاهانی در این زمان بودند که تحت تاثیر زنان بوده اند به دلیل عدم استقلال رای و نداشتن قدرت تصمیم گیری بوده است.

حق زنان در سلطنت
به نظر می رسد در این دوره به علت امتزاج نظرهاو اختلاط عقاید، پایه های ازدواج هم کفو متزلزل شده است و اگر هم مورد ی وجود داشته بیشتر به دلیل وجود حق وراثت زنان در امر سلطنت بوده است.

اوضاع اجتماعی زنان
با وجود پرستش ربه النوعها، از اوضاع اجتماعی زنان دوره اشکانی اطلاع چندانی نداریم.
اوضاع اجتماعی زنان
با وجود پرستش ربه النوعها، از اوضاع اجتماعی زنان دوره اشکانی اطلاع چندانی نداریم.
با استناد به کتاب “ارداویرفنامه” می توان چنین برداشت نمود که در این دوره به غیر از رواج کارهای ناپسندی همچون تهمت و دروغ و رشوه خواری و مال مردم خوردن که به علت جنگ و تحولات ناشی از آن بوده است، پیمان زناشویی نیز متزلزل گشته و روسپیگری در حد اعلای خود وجود داشته است (همچنان که لواط نیز در این دوران رایج بوده است ). عدم تمکین از شوهر، نزاعهای خانوادگی، سقط جنین، شیر ندادن به کودکان و رها کردن آنان نیز متداول بوده .
اما دستورات حاکم بر زن دشتان ( زنی که دوران عادت ماهانه را می گذراند ) منسوخ بوده است. درنتیجه می توان نتیجه گرفت که : «مقام زن نزد پارتیها پست تر از مقام آنها نزد مادیها و پارسیها بوده است».
قابل ذکر است که در جایی دیگر و به نقل از ارداویرافنامه می خوانیم : تاثیر کنیزکان و زنان متعش رومی در دربار اشکانیان باعث آن شده که زنان ایرانی هم به آرایش و آراستن افراطی پرداخته و شوهران را تحقیر کرده و دشنام داده و جوابگویی می کردند و با مردان دیگر می رفتند.دشتان(عادت ماهانه)
از زمره گناهانی که اگر زن مرتکب می شد، مرد می توانست او را طلاق دهد(به غیر از عقیم بودن، جادوگری و فساد اخلاق) پنهان نمودن ایام قاعدگی از شوهرش بوده است.
از زنان حایض در دوره حیض، حتی انتظار کار و انجام دادن امور خانه نیز، نمی رفته است و نباید دست به کار می زدند.(گرچه این امر به سبب نجس دانستن زنان حایض و ضرورت اجتناب از آنان در این دوران بوده است).
با مراجعه به احکام حاکم بر زن حایض بیشتر می توان به این موضوع پی برد که چرا عادت ماهانه را به «لعنت ماهانه» تعبیر کرده اند . «به عقیده زرتشتیان، ماهانه ای که زن می بیند اثر اهریمنی است و از این رو، هر ماه چند روز، اهریمن به زن نزدیک می شود و او را پلید می سازد و چون چنین حالتی در مرد نیست بنابر این مرد از زن پاک تر و برتر است».
تلقینات مذهبی و اجتماعی، حتی در خود زنان، ایجاد شبهه روانی نموده است و این مساله طبیعی که نه تنها نیروی تخریبی ندارد بلکه سازنده و بارور کننده است و یکی از رموز خلقت در حفظ سلامت و حفظ باروری و تولید نسل است ٬ را برایشان به یک مساله شیطانی و شرم آور تبدیل کرده و اسطوره ی فرودستی زن را شکل بخشیده است.

حقوق خانواده
از دیگر مسائل زنان می توان از مجازات آنان به دست شوهرانشان و یا پسر و دختر به دست پدر یا برادر اشاره کرد. جنایاتی که برای رفع و رجوع آنها به عدلیه رجوع نمی شد چرا که به عقیده پارتیها این نوع جنایات به حقوق عمومی مربوط نبود.

طلاق
زن قبل از فوت شوهرش نمی توانست شوهر دیگری انتخاب کند؛ یعنی طلاق جایز نبود ولیکن زن محترم، در صورت عدم رضایت شوهر خود به آسانی طلاق می گرفت و مرد فقط در چهار مورد، می توانست زن خود را طلاق بدهد:
1.وقتی که زن عقیمه بود؛
2.اگر به جادوگری می پرداخت؛
3.هرگاه اخلاقش فاسد بود؛
4. و اگر ایام قاعده را از شوهر پنهان می کرد.

زن و کار و هنر
زنان در آن دوران- همچنان- به رشتن نخ وبافندگی مشغول بوده اند و علاوه بر آن ،نوازندگی هم از دیگر کارهایی بوده است که زنان در این دوران به آن می پرداخته اند.زن و جنگ
پارتها، زنان (همخوابه ها که اکثراً یونانی بودند و البته دربینشان زنان غیر همخوابه هم بوده) خودرا به جنگ می بردند ولی برخلاف پارسها زنان عقدی در خانه می ماندند.اگرچه گاهی نیز دختران خود رانیز به جنگ می بردند.

حضور زنان در مجامع
در این دوره، همانند ادوار پیشین زنان در مراسم و مجالس مذهبی در جوار مردان حضور داشته اند.«ولی به طور کلی زنان پارتیها با مردان آمیزش نداشتند ولیکن بعضی از ملکه ها به طوری که از سکه های اشکانی و بعضی آثار دیگر معلوم می شود در مجالس جشن حاضر می شدند».

پوشش زنان اشکانی
میان لباس مرد و زن دوره اشکانی با حذف زینت آلات مشابهت های بسیاری دیده می شود.
ملکه ها پیراهنی بی آستین، پرچین و بلند و تا پشت پا پوشیده، ضمناً پارچه ای بزرگ مانند چادر شب امروزی که کمر اورا پوشانده و درجلو بدن گره زده می شده بر تن داشتند.

پیراهن
«زنان عهد اشکانی قبایی تا زانو برتن می کردند، با شنلی که برسر افکنده می شد و نیز نقابی داشتند که معمولاً به پس سر می آویختند».

عمامه (لچک)
در موزه لوور، نقشی سنگی از زنی هست که در پالیمر پیدا شده که این زن عمامه ای جالب برسر دارد عمامه از چندین رج کلاف حلقه ای بر روی هم چیده شده، تشکیل شده است.

چادر
با خاطر نشان کردن موارد ذکر شده پیرامون پوشش و چادر زنان هخامنشی، «چادر زنان اشکانی به رنگهای شاد ارغوانی یا سفید بوده است».

زینت و آرایش
زنان در این دوره بسیار به لباس و آرایش و ظاهر خود توجه نشان می داده اند که حاکی از ارتباط و تاثیر پذیری آنان از تمدن یونانی و رومی است.

آبشخور:
علیرضا کیانی ؛ تاریخ فا

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *