ساسانیان

سازماندهی ارتش و مهم ترین اصلاحات نظامی دوران ساسانی

sasanisarbaz1

در زمان ساسانیان همه اقشار جامعه به جز خانواده سلطنتی به چهار طبقه اصلی تقسیم میشدند : ارتشتاران ، دبیران ، موبدان و مردم عادی که شامل دهقانان، کشاورزان و پیشه وران میشدند. از بین ارتشتاران، سواره نظام افرادی نخبه و برگزیده بودند که فقط از بین نجیب زادگان اصیل ایرانی انتخاب میشدند و بین مردم به بزرگی و نجابت شهره بودند. هر یک از واحدهای سواره نظام ایرانی برای خود درفش اختصاصی داشتند که در روز جنگ پیشاپیش آنها حمل میشد. سواره نظام ارتش ساسانی از چند گروه تشکیل شده بود و شامل سه طیف یا دسته اصلی بوده: دسته اول متعلق به اعضای خانواده سلطنتی و شش خانواده دیگر ایرانی با ریشه پارتی (اشکانی) بنام های اسپهبد پهلوی، کارن پهلوی، سورن پهلوی، سپندیاز، مهران و گیو بودند. دسته دوم شامل نجیب زادگانی بودند که بنام آزاتان (آزادگان) معروفند. برخی به اشتباه ایشان را بردگان آزاد شده میدانند در حالی که این حقیقت ندارد و آنها فرزندان خانواده های اصیل آریایی بودند که در دوران مادها و یا پیش از آن صاحب اسم و رسمی بوده اند. این دسته از سواران، بدنه اصلی سواره نظام ارتش ساسانی را تشکیل میدادند. دسته سوم حاصل اصلاحات خسرو اول (انوشیروان) بودند که به طبقه دهقان اجازه ورود در سواره نظام ارتش را میداد.

مهم ترین و اصلی ترین واحد سواره نظام ایران هم جاویتان (جاویدان) نام داشت که از ده هزار جنگجوی ماهر ایرانی تشکیل شده بود و تحت رهبری فرماندهی با عنوان ورثرگ نیگان خدای قرار داشتند. سواران جاویدان از ابتدای سلطنت ساسانی حضور داشتند و در حقیقت تقلیدی بودند از یگان جاویدانی که در زمان داریوش بزرگ هخامنشی، اورا در نبردها همراهی میکردند. وظیفه این نیروی همیشه آماده حفظ و حراست کشور از حملات دشمن بود و اغلب در نبردها به عنوان نیروی ذخیره در لحظات حساس و بحرانی وارد عمل میشدند. لازم به ذکر است که حضور این سواران در میادین نبرد وزنه روانی سنگینی برای ارتش ایران محسوب میشده. چراکه با مهارت بالایی که در حرفه جنگاوری داشتند، کمتر واحد نظامی را یارای برابری با ایشان بود.

گروه دیگری از سواران بودند که آنان را به عنوان پشتیگبان میشناختند و تحت فرماندهی پشتیگبان سالار هدایت میشدند. اینان در زمان صلح به عنوان گارد سلطنتی در پایتخت انجام وظیفه میکردند و استعدادشان به هزار نفر میرسید. عده ای دیگر هم در بین سواره نظام ساسانی به چشم میخوردند که به جان اوسپاران مشهور بودند. این افراد به خاطر شجاعت و بی باکی در عرصه نبرد زبانزد بودند و معروف بود که آماده اند تا جان خود را فدا کنند . در عصر سلطنت خسرو دوم (خسرو پرویز) دو گروه دیگر به سواره نظام سلطنتی اضافه شد تحت عناوین : خسروگتا (متعلق به خسرو) و فیروزیتان (پیروزان). واحد دیگری که در زمان خسرو پرویز در سواره نظام ایران خدمت کرده، نیزه داران طلایی بودند که متشکل از پنجاه هزار سرباز سواره بود. گویا در زمان ساسانیان ، افسران و فرماندهان سایر قسمت های ارتش نیز از بین همین سواران ساسانی انتخاب میشده اند. چنانکه فرماندهی پیادگان ساسانی را در جریان فتح یمن، افسری از سواران نخبه بنام واهریز به عهده داشت.

sasanisarbaz2
نگاهی به سازمان ارتش ساسانیان؛
در اوایل عصر ساسانیان، ارتش سازمانی مشابه با همتایان اشکانی ایشان داشت. آنها برای سازمان دهی ارتش خود از سه اصطلاح استفاده میکرده اند: 1 – وشت (همان وست اشکانی) یک گروهان و کوچک ترین بخش لشگر بود 2 – درفش که واحدهای بزرگتر از هزار مرد را در بر میگرفتو دارای پرچم مخصوص به خود بوده 3 – گند که همان لشگر بزرگ و منظم بوده و تحت فرماندهی گندسالار (سرلشگر) هدایت میشده. هر گند از چند واحد درفش و هر درفش مرکب از چند واحد وشت بوده. با این که تعداد کل نیروهای نظامی حرفه ای ساسانی 12 هزار تن بوده، ولی سواره نظام همواره مایه غرور و افتخار ارتش ساسانی محسوب میشد. در زمان پارت ها نسبت سواره نظام نیزه دار به سوارن کماندار یک به ده بوده، ولی این نسبت در زمان ساسانیان به سود نیزه داران تغییر کرد و تعداد سواره نظام نیزه دار بیشتر شد. به احتمال زیاد ساسانیان نیز مانند پیشینیان خود برای سازماندهی ارتش از تقسیمات ده دهی استفاده میکردند زیرا از عناوینی همچون هزارمرد، هزاربد (فرمانده هزار جنگجو) و نظیر آن برای تقسیم بندی گروه ها استفاده میکردند.

عناوین نظامی؛

زمانی که پادشاه از پایتخت خارج میشد یا در جنگی شرکت میکرد، مسئولیت اداره امور کشور بر عهده جانشین یا وزیر اعظم بود با عنوان وزرگ فرماندار (فرماندار بزرگ) قرار میگرفت. انجام مذاکرات دیپلماتیک با نماینگان کشورهای متخاصم به خصوص پس از پایان نبرد از عمده وظایف او بود. اما بزرگترین عنوان نظامی در ارتش ساسانی ایران اسپهبد نام داشت. صاحب این عنوان که در واقع وزیر جنگ محسوب میشد، فرماندهی کل ارتش شاهنشاهی را در دست داشت. این شخص از لحاظ سیاسی اختیارات ویژه ای برای بستن قرار داد های صلح داشت و گاهی با عنوان امرزبد به پادشاه جهت برقراری صلح یا ادامه جنگ مشاوره میداد. شایان ذکر است که پادشاهان ساسانی در مواقع لزوم خود عهده دار فرماندهی میشدند.

مقام بعدی پس از اران اسپهبد منصب فرمانده گروه سواره نظام بود که با عناوینی چون اسپ بد یا ساواران سالار بیان میشد. مربی کل سواران نیز که وظیفه آموزش جنگ جویان سواره نظام را بر عهده داشت، ارض بد اسپورگان نامیده میشد و میبایست از بین نجیب زادگان انتخاب میگردید. فرمانده پیاده نظام نیز پایگان سالار نام داشت. آنگونه که از بررسی منابع تاریخی بر می آید، بین اصطلاحاتی نظیر اسپهبد، مرزبان، کنارنگ، پایگسپانان و ایستاندار تفاوت کمی دیده میشود. اسپهبد، سرلشگر سپاه بود و می توانست فرمانده نیروهای مسلح نیز باشد. جانشین و دستیار او پادگسبان نامیده میشد و افسرانش آدان نام داشت. تفاوت بین اسپهبد و مرزبان دقیقا مشخص نیست با این وجود عده ای معتقدند که اسپهبد علاوه بر منصب نظامی گری نماینده سیاسی نیز بود و زمانی که از طرف پادشاه به او ابلاغی میشد، اختیارات فراوانی برای انجام مذاکرات سیاسی داشت. اما مرزبان مطلقا شخصی نظامی بود و تنها فرماندهی نواحی و استان های مهم مرزی را بر عهده داشت. کنارنگ نیز یک اصطلاح متعلق به شرق ایران بود و ظاهرا عنوانی بود که به فرمانده بخشی از آسیای مرکزی اعطا میشد. ایستاندار نیز فرمانده استان یا بخش درونی هر استان بود.

sasanisarbaz4
شمار دیگری از اصطلاحات نظامی که به شیوه هخامنشی نامگذاری شده بود، در اواسط دوران ساسانی شکل گرفتند. ارتشتاران سالار یک اصطلاح اصیل هخامنشی بود که به سربازانی نسبتد داده میشد که دارای شجاعت بسیار زیاد در میادین نبرد بودند. از میان جنگجویانی که به این رتبه و مقام رسیده بودند، میتوان به ژنرال سیاوش و بهرام پنجم (همان بهرام گور) اشاره کرد. مقام و منصب ارگبد نیز که مقابل دژبان ارگ محسوب میشد، یکی دیگر از عناوین نظامی بود که مقام فرماندهی آن میبایست از میان اعضای خاندان سلطنتی انتخاب میشد. خاندان آزاده ها دارای وظایف خاصی بود. مانند ارتابید که وظیفه تاجگذاری پادشاه جدید را برعهده داشت. یک گروه از وزورگان (بزرگان قبایل) نیز همواره در این مراسم حضور داشتند. مغ ها و موبدان (روحانیون) زرتشتی نیز نقش بسیار مهمی در جامعه داشتند و سربازان را در جنگ ها همراهی میکردند. روحانی اعظم یا موبد موبدان شخصیت بسیار مهمی در دربار بود. نقوش برجسته روی صخره ها اغلب مغ ها را همراه پادشاه و سواران او نشان میدهد.

اصلاحات خسرو انوشیروان؛
اصلاحاتی که خسرو اول (معروف به انوشیروان) در طول دوران پادشاهی خود انجام داد، منجر به 4 تغییر اساسی در جامعه شد. اول اینکه نجیب زادگان درجه دوم یا همان دهگانان که رتبه و مقام پایین تری در جامعه داشتند، در مقام سواران پذیرفته شدند و به این ترتیب نیروی سواره نظام کارآمد، عظیم تر و قدرتمند تری به وجود آمد. دوم به دلیل اینکه صفوف سواره نظام سبک اسلحه به خصوص کماندارن تیر انداز به طور چشمگیری کاهش یافته بود، نیروهای خارجی و بیگانه به خدمت گرفته شدند تا در این پست انجام وظیفه کنند.

در این دوران سواران به عنوان یکی از مقامات دولتی و حکومتی پذیرفته شدند و حقوق و مواجب دولتی دریافت میکردند و هم چنین از کمک های مالی و تسلیحاتی ویژه برخوردار بودند. سوم اینکه بازرسی ها و بازدید هایی که از ارتش صورت میگرفت و از ابتدای تاسیس سلسله ساسانی وجود داشت، بیشتر شده بود و فاصله بین بازرسی ها به کمتر از 40 روز میرسید. حتی پادشاه نیز از این مرحله معاف نبود و اگر در تحویل لباس یا اسلحه مشکلی پیش می آمد، حقوق پادشاه پرداخت نمیشد. چهارم اینکه مقام فرماندهی کل (اران اسپهبد) حذف شد و به جای آن چهار فرمانده با لقب اسپهبد در چهار گوشه شاهنشاهی جایگزین وی گردیدند. این اقدام علاوه بر آنکه مانع از تمرکز قدرت نظامی در دست یک شخص میشد، باعث میشد تا فرماندهان بتوانند با اختیارات بیشتری از مرزهای کشور دفاع کنند. در این زمان مرزبانان که هر یک به طور مجزا از مرزهای کشور حراست میکردند ، تحت رهبری اسپهبد همان بخش در می آمدند.

وظیفه هر اسپهبد حراست و مراقبت از یک ناحیه و منطقه شاهنشاهی ایران بود . اسپهبد شرق مامور حراست از منطقه خراسان ، سکستان (سیستان) و گرمان (کرمان) بود. اسپهبد ناحیه جنوب مراقبت پارس، سوسیانا (خوزستان) و سواحل خلیج پارس را بر عهده داشت. اسپهبد منطقه شمالی از ماد، کردستان، آذربایجان و اران و به همان نسبت از گذرگاه ها و معابر مهم رشته کوه های قفقاز (گذرگاه در بند ) حفاظت میکرد. اسپهبد منطقه غرب نیز وظیفه دفاع از مناطق بسیار مهم اقتصادی کشاورزی و تجاری بین النهرین و شهر های نصبین، انطاکیه و تیسفون را که آسیب پذیر ترین و حساس ترین مناطق نسبت به حمله رومی ها بودند، بر عهده داشت. همچنین هر اسپهبد موظف به جمع آوری نیرو و به خدمت گرفتن سربازان در محدوده خود بود.

sasanisarbaz3

 

مطالب مرتبط

یک نظر در “سازماندهی ارتش و مهم ترین اصلاحات نظامی دوران ساسانی

  1. مختار گفت:

    آدمیزاد در تعجب که این ارتش چطور از عرب ها شکست خوردن ؟؟!؟!؟!!؟!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ دادن به مختار لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *