تاريخ فا

نَسک های پَهلَوانی(2)

Scan-140420-0004

به نام یزدان
1- اندر ماهِ بهمن سال ششصد و بیست و هفت , پس از سال بیستُمِ ( سلطنتِ ) یزدگرد , شاهنشاه شهریاران , نافِ ( = نسلِ ) خسرو پرویز هرمزدان شاهنشاه , در آغازِ روز دِی به مِهر , هنگامی که واژه(هایِ) نیک در انجمن روان بودند , به پادشازنی گرفت مردی بَهمان نام , بَهمانِ بَهمانان ؛ پسرِ بَهمان ( = فلانی پسرِ فلانی ) , ( که در ) بَهمان روستا , بَهمان دِه زندگی می کند , کنیزکی ( = دختری ) بَهمان نام , بَهمانِ بهمانان را به پادشاهی , دختر ( نیز در ) همان بَهمان دِه زندگی می کند .

2- او به سالاریِ بَهمان پدر آمده است , همان گونه که با ( دختر نیز در مقامِ ) همسری ( به جُز ) یگانه ولی ( = شخصی که در هنگام ازدواج بر دختر ولایت قهری دارد ) کسی نیامده است .

3- ایدون ( = اینچنین ) , بَهمان , با خواستنِ خرسندیِ بَهمان پدر و دادنِ ( اجازه و ) همداستانی هم بَهمان , به ( عنوانِ ) اهلو داد ( = عمل پسندیده و نیک ) ( او را ) به پادشایی زنی گرفت .

4 – و هم بَهمان پدرِ بَهمان , بَهمان ( دختر ) را به ( عنوان ) اهلو داد , با سه گویش , به پادشازنی* , به بَهمان داد .

5- و بَهمان ( دختر ) هم او را پذیرفت , اینگونه که بَهمان این را نیز بپذیرد که در دارازیِ زندگی از ( مَوازین ) همسری و یگانگی ( در زناشویی ) و فرمانبرداری و رعایتِ احترام نسبت به بَهمان , ( و نیز ) از فروتنی و بهدینی ( = اعتقاد به دین مزدیسنا ) نَگردَم ( = روی بَر نَتابَم ) .

6 – و نیز بَهمان این را گفت که : در درازای زندگی ( بَهمان دختر را ) به زنی ( = در زناشویی ) گرامی , به کدبانویی استوار , و به خورش , جامه و خواب و پوشاک و شوی و ری سالاری ( = مراتبِ همسریِ زن در برابر شوهر ) دارای اختیار و در ( گذشت ) زمانه به تناسب ( او را ) خوب ( و ) به آزرم دارم و فرزند(ی) را که از او زاده شَوَد , به پادشایی فرزندی** خویش دارم .

7 – و چون این خواست همگونه بود , بَهمان هَم , بَهمان را به پادشایی ( زنی ) قبول کرد و پس از ( منعقد ) کردن این پیمان , بَهمان هَم , بَهمان را به خوبی پسندید ( و به او ) علاقمند شد , و ( گرفتن ) سه هزار دِرهَم شهر آورش ( = رایجِ کشور ) بابتِ گوهری*** , سه هزار درهم سیمین ( = نقره ای ) شهر آورش را از او شایسته دانست ؛ ( وی افزود ) در دادن شماری از همه خواسته(هایی) که به دارندگی و خویشی ( = مالکیتِ ) ( من ) درآمده است مُختار بوده و نیز در دادَنِ آنچه که از اکنون به بعد دارندگی و خویشی ( = مالکیتِ ) ( من ) می رسد دارایِ اختیار هستم به دو بَهر , بَهری ( از آن دارایی ) را به بَهمان بَهمانان داده ام , و بر ( بَهر دیگری از دارایی ) , هم ( باز ) بَهمان بَهمانان را چیره کردم , ایدون که , هرگاه بَهمان یا کسِ ( دیگری ) از بَهمان ( آن ) داده را خواستاری ( = بخواهد ) کند , بی بهانه به او بسپارم و در برابرِ او نافرمانی و خودسَری نکنم .

8 – و بَهمان ( دخترِ ) بَهمان هم , این اختیارداری ( = مالکیت ) در برابر سه هزار دِرهَم گُهری را با اشتیاق ( = در حالی که پسندید ) پذیرفت ( و ) بیش ( از آن ) مخالفت نکرد .

9 – و پدرِ بهمانِ بَهمانان , بر این ( اَمر ) شهادت داد ( که ) بَهمان ( دختر ) بَهمان با اشتیاق ( = در حالی که پسندید ) پذیرفت ( و ) بیش از آن مخالفت نکرد .

10 – و هم بَهمانِ بَهمانان ( اظهار کرد که ) من ( به قصد ) پُرسیدن , خواستن و پژوهیدن همین امر و ( نیز مسائل ) دیگر برآمدم زیرا خویشکاریِ ( = وظیفه ی ) ( من ) بود , چونان که پیمان زناشویی ( بر این اساس استوار ) بوده است .

11 – و هنگامیکه بَهمانِ بَهمانان همداستانیِ ( خود را ) گفت , بَهمانِ بَهمانان این سند را آنگونه از گُفت و گویش همداستانی هم بَهمانِ بَهمانان و هم بَهمانِ بَهمان ( و نیز ) برای اعتقاد پدر بَهمانِ بَهمان بر اساس گواهی هم بَهمانِ بَهمان و بَهمانِ بَهمان و بَهمانِ بَهمان ( نوشت ) .

توضیحات :

* = پادشازن ؛ یکی از 5 حالت ازدواج در دوران ساسانی است که به ازداوج دختر باکره ی شوهر نکرده اطلاق می شده است که نسبت به سایر ازدواج ها از حقوق و مزایای بیشتری برخوردار بوده است .

** = به فرزندان پادشازن , پادشاه فرزند گفته می شده است . همچنین که به فرزندان چَکَر زن ؛ چَکَر فرزند می گفتند .

*** = گُهری مبلغی است که داماد باید به عنوان نوعی ضمانت اجرایی در برابر تعهدات خود به عروس می پرداخت و این مبلغ جزو مالکیت زن محسوب می شد . احتمالا با مهریه برابر باشد

 

نویسنده : موری حماسی

نسکهای پهلوانی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *