آخرین سخنان کوروش بزرگ قبل از مرگ
ای فرزندان چون من مردم، جسد مرا در طلا یانقره ویا چیز دیگری مگذارید؛زود آن را به خاک بسپارید.واقعا چه چیز بهتر از آن است که شخص با این خاکی که بهترین چیزهای زیبا وخوب را به بار می آورد و می پرورد مخلوط شود؟
حس می کنم که روحم بیرون می رود من این حال را از علاماتی درک می کنم که تمام موجودات را از انحلال آگاه می کند.
اگر کسی ازشما می خواهد دستش رابه من برساند ودرچشمان من بنگرد،پیش بیاید ولی وقتی که من زیرنقاب رفتم ،خواستارم که کسی حتی شما ای فرزندان من، بدن مرا نبیند ولی پارسیها و متحدین را دور قبرمن جمع کنید تا به من تبریک گویند از اینکه من از این به بعد در امنیت وآرامش ودور از اثرات بد خواهم بود.
بالاخره این حرف آخر مرا فراموش مکنید.اگر می خواهید به دشمنانتان زیان برسانید، به دوستانتان نیکی کنید.خداحافظ فرزندان عزیزم، وداع مرا به مادرتان برسانید.خداحافظ دوستان من از حاضرین وغایبین.کوروش پس از این کلمات دست تمام حاضرین را فشرد و نقابی برسر کشید و در گذشت.