سیستان زادگاه زبان اوستایی
دکتر محمدعلی رئوفی
نگارندگان: ایرانمهر – مرتضی حماسی

در مورد آنکه زبان اوستایی نیز در حوزه باختر و یا بلخ و پس از آن در سیستان به میان آمده است همچنان روایات و شواهد موثق وجود دارد از جمله اینکه :
1. پس از مهاجرت آریایی ها از آریاناویچه آریایی های هندی از معبدهای کنر و پنجشیر به دره پنجاب سرازیر شدند و آریایی های باختر تدریجاً حوزه بلخ ،هری و سیستان و دامنه های البرز حوالی بلخ را اشغال کردند .
2. در یکی از نسخه های اوستا یعنی وندیودات که بطور کامل به جا مانده از محلی به حیث پیدایشگاه زرتشت نام می برد که میان اکسوس (آمودریا ) و اندوس ( رود سند ) و درنگیانا ( زرنج ) واقع شده و آن شامل نامهای نواحی و سر زمینهای ایجاد کرده اهورامزدا است .یعنی آریانا محل ظهور زرتشت و زبان اوستای است .
3. قرار نظر هننگ محتویات اوستا ( گاثاها ) نشان می دهدکه متن اوستا در حوالی بلخ و متون بعدی آن در نواحی سیستان بوجود آمده است .
ویلهم گیگر خاورشناس آلمانی هم به استناد اعلام جغرافیایی اوستا ( یشتها ) داستانهای پهلوی شاهان آریایی را در آرانا (بخدی و سیستان ) می داند .
گریستن سن گفته است ، پارتها ( پارثوها )که به مغرب فلات آریان رفتند یعنی عراق عجم ، از همکیشان شرقی خود جداشده و حتی در زبان شان که منشا آن شرقی بود تغییراتی حاصل گشت ، اما زبان شرقی آریان ها که گاثا و یشتها بدان سروده شده بود به حال خود باقی ماند .
وقوع جنگهای مذهبی میان گشتاسپ حامی زرتشت و تورانیان شمال آمو دریا در نواحی بلخ
تذکر اوستا تنها از جغرافیایی حوزه بلخ و سیستان از شرق تا حوالی شهر( ری )
با این شواهد و با ارائه مدارک معتبر دیگر به این نتیجه می رسیم که خاستگاه زبان پارسی دری باختر و سرزمین بلخ و سیستان می باشد . این واقعیت پس از کشف کتیبه های رباطک و سرخ کوتل بلغان در دهه های پنجاه و هفتاد خورشیدی بیشتر مورد تایید قرار گرفت . همچنان سرود کرکویه که زرتشتیان در آغاز دوره اسلامی در آتشکده کرکوی سیستان هنگام پرستش آنرا به خوانش میگرفتند و بوسورث به آن اشاره کرده است در تاریخ سیستان به رسم الخط عربی و به زبان نزدیک به پارسی دری چنین آمده است :
فرخته بادا روش / خنیده گرشاسپ هوش
همی پرست ازجوش / انوش کن می انوش
دوست بداگوش / به آفرین نهاده گوش
همیشه نیکی کوش / که دی گذشت و دوش
شاها خدایگانا / به آفرین شاهی
یعنی :
افروخته و روشن باد مشهور / بلند آوازه باد هوش گرشاسپ .
همواره از جوش پر است / می نوش کن و نوش کن ،
دوست به آغوش بدار / به نیکی وآفرین گوش بدار
همیشه به نیکی بکوش / که دیروز و دیشب گذشت ،
ای شاه ای خدایگارا / توشاهی با آفرینی .
در ادبیات پهلوی و زرتشتی ؛ سیستان نخستین مکانی است که دین زرتشت در آن جا رشد می کنه و پس از حمله اسکندر گجستک و سوزاندن اوستا و نزار شدن دین مزدایی ؛ دوباره سیستان اولین مکانی است که دین زرتشت در آن جا پیشرفت می کند و به دیگر مکان ها راه می یابد ؛ متنی پهلوی در دست نویس mk موجود است به نام « شگفتی و برجستگی سیستان » ، که به این مهم اشاره دارد :
متن کتاب شگفتی و برجستگی سیستان :
( شگفتی و برجستگی سیستان )
1. شگفتی و برجستگی ( سر ) زمین سیستان از دیگر شهرها به این دلیل زیاد تر و بهتر ( است ) .
2. یکی این که رود هلمند و دریاچه فرزدان و دریای کیانسه و کوه اوشداشتر در ( سر ) زمین سیستان است .
3. اشیدر و اوشیدر ماه و سوشیانس ( فرزندان ) زرتشت ( در انجا ) زاده و پرورش ( یافته ) و از ان رستاخیز خواهند کرد .
4. یکی این که پیوند و خاندان فرمانروایان کیانی در این کشور به ایشان گزند امد .
5. از فرزندان فریدون, سلم که کشور روم و توج که ( کشور ) ترکستان را به سروری داشتند , ایرج را که فرمانروایی ایران را داشت کشتند .
6. و از فرزندان ایرج به جز کنیزی دیگرکسی نماند .
7. ون کنیز پس فریدون او را به دریاچه فرزدان هدایت کرد و در پنهان داشت تا دهمین پیوند که از ان کنیز پسری زاده شد .
8. پس فریدون به دریاچه فرزدان شد و او از اردیسور اناهیتا مراد خواست و با اراستن ایرانشهر و فره کیان , دیگر ایزدان در محل سیستان یافتند و مراد بالاتر به دست اوردند و با منوچهر و انها ایرانشهر را ستودند .
9. یکی این که ویشتاسپ شاه دین را در دریاچه فرزدان رواج داد .
10. اول در سیستان و سپس در دیگر شهر ها و ویشتاسپ شاه با همپرسگی با زرتشت و سین اهومستودان بوستینگ , چون از اولین شاگردان زرتشت و برترین شاگردان او بودند .
11. دین در سیستان آموزش و رواج دادند , 100 پیشوای مذهبی از دوده ی خوبان فراز رفتند .
12. نسکی بود که دزد – سر – نیزد خوانند چون سین و برزمهر زرتشتان ان را اماده کردند و به دست اوردند .
13. وقتی که اسکندر رومی گجستگ به ایرانشهر امد , انهایی را که به راه مغ مردی میرفتند گرفت و کشت .
14. مرد و غلام بچه ای چند به سیستان امدند .
15. نسکی ( انجا ) بود , با زنان بود بچه ای ( که ) نسک دزد – سر – نیزد را استوار و به خاطر سپرد , به این دلیل راه دین در سیستان بازگشت و اراست و اماده کرد , نو به نو به جز در سیستان , ان گاه در دیگر جاها به یاد نماند .
16. من که در ان جایی هستم که دین را ستایش می کنند , به خاطر شادی نسل من هادخت نسک بخوانید .
پایان یافت با درود و شادی و خوشی , شاد و دیرزی و پیروز گار و درستکار , کامکار بود که ( این را ) نوشت که نگه می دارد و که میخواند .
لینک این مظلب در تالار گفتمان تاریخ فا:
موضوع: سیستان زادگاه زبان اوستایی
افکار و عقاید خود را با دیگران در تالار گفتمان تاریخ فا به اشتراک بگذارید و همچنین از کتابخانه و نگارخانه تاریخی این تارنما دیدن فرمائید:
با تاریخ فـا ، مرجع تاریخ و تمدن ایران و جهان باستان همراه باشید…
تاریخ فا ، مرجع تاریخ و تمدن ایران و جهان
www.TarikhFa.com