هخامنشیان

نبرد سالامیس

salamis

جنگ سالامیس نام سومین جنگ، از سری دومین دورهٔ جنگ‌های ایران و یونان است. سری دوم جنگ‌ها شامل هفت جنگ بود و از سال ۴۸۰ تا ۴۷۹ پیش از میلاد، بین خشایارشاه و دول یونانی رخ داد.خَشایارشاه از پادشاهان هخامنشی است. پدرش داریوش بزرگ و مادرش آتوسا دختر کوروش بزرگ بود . داریوش پسران بسیاری داشت که بزرگترین آنها اَرتَه برزن بود که از دختر گئوبروو، همسر نخست داریوش بود، ولی داریوش، خشایارشاه را که بزرگترین فرزند آتوسا دختر کوروش بزرگ و نوۀ دختری بنیانگزار امپراتوری پارس بود را به جانشینی برگزید. خشایارشاه در سن سی و شش سالگی به سلطنت رسید.

خشایارشاه در صدد استفاده از اختلافات داخلی یونانیان نبود و نمی‌خواست به این کشور حمله کند. اما اطرافیان وی از جمله مردونیه داماد داریوش، شکست نبرد ماراتون را مایه سرشکستگی ایران می‌دانست و خشایارشاه را به انتقام فرامیخواند. یونانیان مقیم دربار ایران نیز که از حکومت این کشور ناراضی بودند، از خشایارشاه درخواست می‌کردند که به یونان یورش برد. در آن زمان در یونان حکومت‌های مستقلی با عنوان دولت شهر بر هریک از سرزمین‌های این کشور از جمله آتن و اسپارت حکمرانی می‌کرد.

تصمیم حمله به یونان

سرانجام خشایارشاه به قصد حمله به یونان به کاپادوکیه واقع در آسیای صغیر رفت و این شهر را مرکز ستاد فرماندهی خود قرار داد. وی سه سال تمام به تجهیز سپاه مشغول شد و در نهایت سپاه بزرگی که بنا به گفته اغراق آمیز هرودوت در آن، ۴۶ گونه نژاد و قوم مختلف حضور داشتند، بسیج کرد و در بهار ۴۸۰ قبل از میلاد به سوی یونان حرکت کرد. عرب‌ها، هندی‌ها، پارس‌ها، مادها، سکاها، فنیقی‌ها، مصری‌ها و حتی ساکنان جزایر خلیج پارس نیز در این لشگرکشی حضور داشتند. البته لازم به تذکر است که مورخان یونانی در مورد تعداد افراد قشون ایران در این لشکرکشی راه مبالغه نموده‌اند و گاه تا پنج میلیون نفر نیز ذکر کرده‌اند اما بنا بر گفتهٔ مورخان جدید تعداد لشگر خشایار بین هشتاد تا سیصد هزار نفر بوده است که البته همهٔ آنها سرباز نبوده و بسیاری آشپز و ملوان و … در این ارتش خدمت مینمودند.

0929salamis

نبرد بزرگ ترموپیل و تصرف آتن

نبرد ترموپیل یکی از نبردهای ایران و یونان است که در سال ۴۸۰ پیش از میلاد در تنگهٔ ترموپیل، بین سپاهیان لئونیداس، پادشاه اسپارت و سپاهیان خشایارشاه هخامنشی در گرفت. لئونیداس به همراه سپاهش خود را به کشتن دادند تا عقب نشینی قوم را تأمین کنند. پس از تسخیر ترموپیل توسط ایران آتن در معرض تهدید قطعی واقع شد و آتنی‌ها ناچار شدند با زنان و اطفال خویش به جانب جزیرهٔ سالامیس در جنوب آتن راه بیفتند. طولی نکشید که آتن بوسیلهٔ سپاه خشایارشاه تسخیر شد و ارگ آن هم به تلافی ماجرای به آتش کشیدن سارد توسط یونانی‌ها، در زمان داریوش بزرگ طعمه حریق شد.

جنگ دریایی سالامیس

مدارک این جنگ متأسفانه یکطرفه‌ است زیرا هر چه ما در بارهٔ این جنگ می‌دانیم مطالبی است که هرودوت تاریخ‌ نویس یونانی ذکر کرده‌ است و در مدارک شرقی کلمه‌ ای وجود ندارد. پس از نبرد ترموپیل و تسخیر آتن توسط خشایارشاه در واقع جنگ ایران و یونان خاتمه یافته بود و جنگ دیگری در حقیقت هیچ ضرورتی نداشت چرا که نیروی دریایی ایران در آن هنگام بر دریاها مسلط بود.

پس از شنیدن خبر تسخیر آتن توسط خشایارشاه، یونانیان اقدام به مشورت نمودند یکی از بزرگان آتن به نام تمیستوکلس معتقد بود که در جزیره سالامیس به دفاع بپردازند اما سایر یونانیان می‌گفتند این کاری بیهوده است که برای دفاع گوشه‌ای از کشوری جانبازی کنند که قلبش آتن هم اکنون در دست دشمن است و جهازات باید در دریا برای دفاع از پلوپونس بکوشند. تمیستوکلس که دید نمی‌تواند نظر خود را به دیگران بقبولاند، نامه‌ ای به شاه ایران نوشت و خود را از طرفداران ایران نشان داده گفت که چون یونانیان قصد فرار دارند، وقت آن است که سپاه پارس آنان را یکسره نابود کند. خشایارشاه پیغام را راست انگاشته، ناوگان مصری تحت فرماندهی ایران جزیره پنسیلوانیا را تسخیر کرد. یونانیان در جزیره سالامیس گیر افتادند و لذا گفتند «یا باید در همین جا مقاومت کنیم یا نابود شویم» و این همان چیزی بود که تمیستوکلس می‌خواست.

salamis7

آرتمیس ساتراپ زن کاریا به گفتهٔ هرودوت تنها کسی بود که قبل از جنگ با شرکت ایران، در این جنگ مخالفت کرد. قبل از آغاز جنگ دریایی سالامیس، خشایارشاه از همهٔ امیران محلی و فرماندهان دریایی نظرشان را راجع به جنگ دریایی خواسته بود. پاسخ‌ها تماماً در تأیید جنگ دریایی با نیروی بحریه یونان بود، مگر نظر آرتمیس، او گفت «من که در تمامی نبردهای شاه به لحاظ شجاعت و فداکاری از احدی کمتر نبوده‌ام، عرضم این است که نیروهای خود را بی‌جهت تلف نکنید و از رزم دریایی احتراز جوئید زیرا یونانیان در کار دریا برتری دارند. چه الزامی در این کار است؟» اما فرمان شاه بر آن شد که رأی اکثریت به کار بسته شود و خود شاه شخصاً ناظر جریان جنگ باشد. با شروع جنگ آرتمیس نیز علی‌الرغم مخالفت اولیه، فرماندهی پنج کشتی جنگی را برعهده گرفته و در نبرد شرکت کرد.

نیروی دریایی ایران برخلاف کشتی‌های یونانی که آرایش صف را اختیار کرده بودند به دلیل تنگی جا بطور ستونی اقدام به حمله کرد و ناگهان زیر آتش نیروهای دشمن قرار گرفت. جنگ تا شب ادامه داشت و در این جنگ بیش از نیمی از کشتی‌های ایران نابود شد و لذا سپاه ایران اقدام به عقب نشینی کرد. یونانیان که ابتدا متوجه پیروزی خود نشده بودند در صبح روز بعد با شگفتی دیدند که از کشتی‌های ایرانی خبری نیست! تمیستوکلس بعد از این پیروزی گفت «حسادت خدایان نخواسته که یک شاه واحد بر آسیا و اروپا حکمرانی کند.»

در همین زمان خشایارشاه اخبار بدی از ایران دریافت کرد و لذا اقدام به مشاوره با سرداران خود نمود. نظر مردونیه این بود که خود وی با تعدادی سپاهی برای تسخیر کامل یونان در این سرزمین باقی بمانند و خود خشایارشاه به همراه سربازانش به ایران بازگردد.  نظر به این موضوع که چرا یونانی ها پل را نابود نکردند باید گفت که در آغاز چنین تصمیمی داشتند ولی آریستید گفت که اگر ما پل را نابود کنیم خشایارشاه با تمام قوا حمله می کند و انقدر پافشاری می کند که احتمال زیاد فتح نصیبش می شود. پس به این دلیل پل نابود نشد و اکثر سپاه ایران به آسیا بازگشت و مابقی در اروپا تا جدال پلاته تحت فرمان مردونیه ماند.

 

آبشخور:
پارسیان دژ

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *