ساسانیان

شمشير، سلاح اصلی سپاه ساسانيان

شمشير، سلاح اصلی سپاه ساسانيان

تهران، ميراث خبر

گروه هنر، سارا امت علي:شمشير زرين، که به پادشاهان هخامنشي نسبتش مي دهند اين روزها در آرام ترين نقطه از جنوبي ترين و پر رفت و آمد ترين مناطق تهران نگهداري مي شود. در يک انبار مجهز و در هوايي خنک. اين شمشير کوتاه را بهترين نمونه باقي مانده از اولين سلاح هاي پيشرفته ايران مي دانند.
منوچهر مشتاق، کارشناس سلاح هاي سرد در پژوهشکده بين المللي اسلحه آلمان که از 8 سال پيش تا کنون موزه ها و مجموعه هاي دنيا را براي شناسايي انواع شمشيرهاي ايراني مي کاود، از شمشير زرين با نام آکيناکيس! ياد مي کنند و بر مبناي آن مي گويد:«هخامنشيان در ساخت شمشير از سكاها تاثير گرفتهاند.»
او استاد شمشير زني سامورايي است و بزرگ ترين آرزويش اين است که روزي بتواند يکي از روش هاي جنگي يا نوعي از شمشيرزني تاريخي ايران را احيا کند:«حتي مغول ها هم اين کار را کرده اند و سالانه درآمد توريستي زيادي از طريق آن به دست مي آورند.»

در نخستين دوران شکل گيري ارتش منظم در ايران شمشير چه جايگاهي در سپاه داشت؟
آكيناكيس يعني همان شمشير هخامنشيان، دو لب و كوتاه بود و غلاف چوبي داشت. شكل ظاهري اين غلافها به گونهاي بود كه استفاده از آنها به راحتي ميسر ميشد. آنچنان راحت كه كاربرد آنها تا اروپاي ميانه رواج يافت. با اين وجود شمشيرها سلاح دفاعي درجه يك به شمار نميآمدند. هخامنشيان تيراندازان قابلي بودند و در پرتاب نيزه هم مهارت بسياري داشتند. شمشير در سپاه هخامنشي زماني استفاده ميشد كه نيزه به دلايل گوناگون از دست ميرفت.

پس نيزه نخستين سلاح آنها بود؟
بله، نيزه براي آنها آنقدر اهميت داشت كه نامش تحت عنوان «آرشتي» بارها در اوستا هم آمده است. طول آرشتي بيش از 2 متر بود و 2 نوع سرنيزه پهن و نازك داشت. از آرشتي با سر نازك براي حمله به سران سپاه كه چندين لايه زره به تن داشتند استفاده ميشد. در انتهاي اين نيزهها يك گوي فلزي به نام سيب وجود داشت كه سبب تعادل نيزه بلند ميشد. وجود اين بخش در تعادل نيزه تا آن جا اهميت داشت كه به اين نيزهداران «حمل كننده سيب» ميگفتند.

پس از آن، در دوران حكومت اشكانيان، سپاه اين سلسله چه طور در برابر حملههاي دشمنان مقاومت ميكرد؟
در اين دوره شمشيرها مشابه شمشيرهاي رومي بلند شدند و اشكانيان در نحوه آويختن آن ها به كمر به شيوهاي نوين دست يافتند. شيوه اي كه سرعت استفاده از آن را افزايش ميداد. روش آويزان كردن شمشير آن قدر موثر و آسان بود كه ساسانيها هم از همين روش بهره بردند.
از سوي ديگر پارتيها در سواركاري مهارت بسيار داشتند. به همين دليل سواره نظام نقش مهمي را در سپاه ايفا ميكرد. سواره نظام سبك زره نداشت و به 2 كمان مركب كه تيرهاي شليك شده توسط آنها قدرت تخريب بسياري داشت، مجهز بود. هر يك از آنها 30 تا 50 تير داشتند. آنها ميتاختند و در حين تاخت از همه طرف تيراندازي ميكردند.
همه تيراندازان پارتي براي حضور در سپاه بايد از قابليت تيراندازي با هر دو دست برخوردار بودند. سواره نظام سبك پارتي 2 شيوه جنگي داشت آنها با لباسهاي نمدي و چرمي، بدون سلاح مقابل دشمن ميايستادند و پس از حمله دشمن فرار ميكردند. هيچ سرباز پارتي حق مقابله و ايستادن در برابر دشمن را نداشت. دشمن آنها را تعقيب ميكرد و در اين زمان هنگامي كه دشمن توقع تيراندازي نداشت. تيراندازان پارتي يك باره با استفاده از مهارت در شليك به پشت، به سپاه دشمن حمله ميكردند. آنها به خوبي، ميان پيشاني و قلب را هدف ميگرفتند و تيرشان كمتر به خطا ميرفت.

در اين شرايط سلاح اول سپاه ايران چه بود؟
در دوران ساساني شمشير براي نخستين بار در تاريخ سپاهيگري ايران به سلاح اول سپاه بدل شد. اين شمشيرهاي بلند كه 90 تا 110 سانتيمتر طولشان بود، براي اولين بار به عنوان سمبل قدرت معرفي شدند. اسبران که شمشير زنان قابل سپاه بودند، شمشير را به عنوان مهمترين و اصليترين سلاح برگزيدند. البته جنگ ابتدا با كمانداران آغاز و پس از آن حمله اسبران با شمشير انجام ميشد. نكته جالبي كه در بررسي شمشيرهاي ساساني مشاهده كردم اين است كه روي اكثر آنها تصوير يك يا چند پر ديده ميشود. با مراجعه به اساطير و باورهاي عمومي در زمان ساساني ميتوان دريافت كه پر به نشان پري از سيمرغ و براي محفاظت از جنگجويان بر شمشيرها حك ميشد.

پس از آن كه اعراب بر ايرانيان غلبه كردند و به ايران راه يافتند شيوهها و ابزار جنگي چه تغييري کرد؟
با توجه به نمونههاي باقي مانده از دوره حمله اعراب به ايران و ديگر كشورها، بر خلاف آن چه تصور ميشود نه تنها شمشيرهاي آنها انحنا نداشت كه صاف و دولب بود.
از سوي ديگر در مدت حكومت آنها بر ايران تاكتيكها و تكنيكهاي نظامي را از اسبران و هزار مردان ايراني آموختند. بنابر اسناد موجود قبايل گوناگون عرب در جنگ با سرزمينهاي ديگر سر استفاده از مردان و هزار مردان ايراني كه جنگاوراني ماهر بودند، با ديگر قبايل عرب ميجنگيدند.
بعدها با شكلگيري دولتهاي ايراني در گوشه و كنار ايران براي برانداختن حكام بيگانه، شيوههاي نوين جنگي شكل گرفت كه مهمترين آنها در خطه شمالي كشور وجود داشت. ديلميان كه صاحب مردان جنگاوري بودند، استفاده از سپر را در راس تكنيك جنگي خود قرار دادند و اين مساله با توجه به شيوه جنگي اعراب انجام شد.

پس شمشيرهاي منحني كه تصويرشان در بسياري از طرحهاي منسوب به آن دوره ديده ميشود از چه زماني شكل گرفت؟

شمشير منحني براي اولين بار در دوره سلجوقيان ساخته شد. اين شمشيرها قلاچور نام داشتند و كتاب حرب الشجاع كه در عهد غزنويان نوشته شده، به اين نوع شمشير و ويژگيهاي آن پرداخته است.
اصل شمشيرهاي منحني از تركان آسياي صغير گرفته شده است نه اعراب. پس از آن به دليل استفاده آسان توسط اقوام مختلف چون ايرانيان و عربها مورد استفاده قرار گرفت.
توانايي ضربه زدن با شمشيرهاي منحني و برش آنها بسيار بيش از شمشيرهاي صاف است. به عقيده من بزرگترين انقلاب در تاريخ شمشير از همين كشف تركان آسياي صغير آغاز شد. مغولها هم از آنها تقليد كردند و با استفاده از هوشمندي بسيار در استفاده از قوانين جنگي چنگيزخان، توانستند بر كشورهاي بسياري از جمله ايران عهد خوارزمشاهي غلبه كنند.

زماني كه اسلحه گرم وارد ايران شد، چه تغييري در سيستمهاي جنگي به وجود آمد؟
اسلحه گرم از زمان شاه طهماسب به ايران آمد، اما در دوره افشاريه، زنديه و حتي اوايل قاجار باز هم شمشير حرف اول را در جنگ ميزد، تفنگهايي كه آنها داشتند بسيار بدوي بود و تا ميخواستند آنها را پر كنند، سواره نظام دشمن رسيده بود اما به هر حال چهره جنگ با ورود سلاح گرم عوض شد.
در زمان نادرشاه زنبوركها بسيار مهم بودند اما نبايد تصور كرد كه درآن دوره سلاح سرد كنار گذاشته شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *