ساسانیان

نقش هرکول در بشقاب ساسانی

در میان اساطیر و افسانه های کهن در میان اقوام مختلف ، اشتراکات زیادی وجود دارد که چه بسا این اشتراکات رابطه ی مستقیمی با هم داشته باشند . به عنوان نمونه می توان به وامداری یونانیان از ایزدان مصری اشاره داشت ، چنانچه هرودوت و دیگر مورخین یونانی نیز این موضوع را بیان کرده اند . دیودور سیسیلی در کتاب اول از کتابخانه ی تاریخی اش در مورد اقتباس ایزدان یونانی از ایزدان مصری می نویسد :

3 Now I am not unaware that some historians give the following account of Isis and Osiris: The tombs of these gods lie in Nysa in Arabia, and for this reason Dionysus is also called Nysaeus. And in that place there stands also a stele of each of the gods bearing an inscription in hieroglyphs. 4 On the stele of Isis it runs: “I am Isis, the queen of every land, she who was instructed of Hermes, and whatsoever laws I have established, these can no man make p89void. I am the eldest daughter of the youngest god Cronus; I am the wife and sister of the king Osiris; I am she who first discovered fruits for mankind; I am the mother of Horus the king; I am she who riseth in the star that is in the Constellation of the Dog;58 by me was the city of Bubastus built. Farewell, farewell, O Egypt that nurtured me ……………….”

Library of History Diodorus Siculus Book I

The myths, kings and customs of Egyp

 

 

 

البته این اساطیر تنها به مصر پایان نمی یابد و به اساطیر حوری ، هیتیایی و بابلی نیز مربوط می شود ، چنانچه بانو فریده فرنود فر در مقدمه ی کتاب تئوگونی اثر هسیودس نیز به وامداری اساطیر یونانی از مشرق زمین اشاره کرده بودند .

جالب این است که اگر مورخین یونانی بار ها به جای اینکه نام ایزدان دیگر ملل را بیاورند ، نمونه ی یونانی آن را می گفته اند ، به احتمال زیاد به خاطر این است که این اساطیر و ایزدان از یکدیگر اقتباس شده است و چون قدمت فرهنگی یونان از ایران ، مصر ، میانرودان و آسیای صغیر کمتر است ، لذا این فرهنگ و تمدن ها نمی توانند از یونان تقلید کرده باشند .
کریستن سن در کتاب « ایران در زمان ساسانی » برگه 66 می نویسند :

” ….. در خرابه های یک معبد زرتشتی واقع در نزدیکی شهر پارسه ، که کمی بعد از ویران شدن این شهر توسط اسکندر بنا شده ، کتیبه هایی به زبان یونانی یافته اند ، که در آن اهورامزدا و میثر و آناهیتا به نام های یونانی ماگیستس زویس و آپولون و آتنه ذکر شده اند ، خدایان بابلی و یونانی را با خدایان ایرانی تطبیق کرده اند ، مثلا اهورامزدا را با بعل و میثر را با شمش ، آناهیتا را با ایشتار یکی دانسته اند . انتیوخوس پادشاه کماژن مجسمه های بسیاری از « زویس – ارماسدس » ( ارماسدس – اهورمزداه – اورمزد ) و « آپولون – مثر ( میترا ) – هلیوس – هرمس » و « آرتاگنس ( ورث غن – بهرام ) – هراکلس – آرس » و ایزدی که آن را « وطن من کماژن حاصلخیز » می نامد ، بر پا ساخت …… ”

در پاسخ به این سخنان باید گفت که این یگانگی خدایان چگونه به حمله الکساندر مربوط است زمانی که هرودوت ؛ زئوس را برابر اهورامزدا می نامد ؟ همچنین صفات ایزد هلیوس که در اثر هسیودس شاعر یونانی ، خورشید تابان نامیده شده است و با ارابه به آسمان می رود ، دقیقا توصیفات ایزد مهر است . اگر اشکانیان از فرهنگ یونانیان تقلید کرده اند ؛ پس چرا پارسیان اندکی بعد از الکساندر باید از ایزدان قومی که با آنها دشمن هستند استفاده کنند ؟! پس سخن ایشان تنها یک تفسیری است که قابل پذیرش نیست .

حال به ایزد بهرام که همان هراکلس است باید پرداخت . در کتیبه ای از دوران اشکانی که تا کنون همه آنرا هرکول یونانی نامیده بودند ؛ در ترجمه اش آمده است :

” ــ در سال 4 ارشک بلاش شاه شاهان پسر مهرداد شاه در میشان علیه مهرداد شاه پسر پاکر شاه شاهان جنگید مهرداد شاه را از آنجا بیرون راند همه میشان را گرفت این پیکر ایزد بهرام را از میشان آورد به عنوان نظر به معبد تیریه (عراق) نهاد ”

ن . ک راهنمای زبان پارتی – رضا باغ بیدی – برگه 141

تصویر مجسمه ی بهرام که آنرا هرکول می نامند :

جالب ترین نمونه نقش هرکول را می توان در یک بشقاب ساسانی در حال انجام خان چهارم ( شکار گراز آرکادیا ) دید :

بشقابی با نقش خوان چهارم هرکول، جنس: نقره ی زراندود، وزن: 500 گرم، قطر: 19.9 سانتی متر، ارتفاع: 3.5 سانتی متر، قدمت: سده ی پنجم تا هفتم میلادی، محل نگهداری: کلکسیون جورج اورتیز

این بشقاب در میان بشقاب های ساسانی به دلیل نقش و سبک کار و نوع پیکرتراشی تا حدی منحصر به فرد است. و به همین دلیل بعضا تاریخ ساخت این اثر را از زمان اشکانیان (سده ی دوم میلادی) تا سده ی هفتم یا هشتم میلادی در تبرستان نیز تخمین زده اند. نقش این بشقاب خوان چهارم از خوان های دوازده گانه ی هرکول را نشان می دهد که در آن هرکول می بایست گراز بسیار بزرگی را از آرکادیا شکار می کرده. هرکول که این حیوان را شکار کرده و بر پشت خود گرفته به پیش یوریستئوس می آورد. یوریستئوس که از ترس در داخل کوزه پنهان شده است نیز در شکل نشان داده شده است. این داستان دستمایه ی نقوش بسیار زیادی در ظروف یونانی است که دو نمونه از آن ها را می توانید در دو شکل زیر ببینید :

 

البته در کارهای یونانی غالبا تعامل حسی بیشتری بین هرکول و یورستئوس دیده می شود (هرکول در حالت پرتاب گراز قرار دارد و یورستئوس وحشتزده تر است.)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *