تاریخ و تمدن ایلام باستان

تمدن شهر سوخته (بخش دوم)

شهر سوخته

شهر سوخته

تمدن شهر سوخته (بخش دوم)

3 : معماری شهر سوخته , محله ها و خانه های مسکونی

مهمترین آثارمعماری بدست آمده از شهر سوخته خانه های پلکانی و بنای کاخ سوخته می باشد. خانه های پلکانی نه تنها از نظر آثار معماری بلکه از لحاظ اشیای بدست آمده نیز یکی از دوره های درخشان شهر سوخته را در برمیگیرد . کاخ سوخته مربوط به دوره ی چهارم شهر سوخته است و می توان آن را یک اثر معماری چشمگیر (قابل ملاحظه) دانست. کاخ سوخته دارای دیوارهای ستبر (قطور) خشتی به بلندی (ارتفاع) بیش از سه متر است. شوربختانه بنای مکشوفه از یک سمت در اثر فرسایش ویران شده بود و گروه گودبرداری (حفاری) در گوشه ی جنوب خاوری آن اقداماتی کرده است. این بنا صرفنظر از فرسایش در وضع نسبتا مناسبی قرار دارد و اندود دیوارها هنوز نمایان و نمایشگر دوران نوینی در تسلسل و پیوند فرهنگی این منطقه باستانی می باشد که طی آن چرخ سفالگری ابداع شده است.
ساختمانهای شهر سوخته در هر چهار دوره ی استقرار , از خشت اند و تاکنون آثار ساختمانی از خشت پخته یا آجر دیده نشده است. بناهای کاوش شده دارای اجزای لازم یک خانه از جمله دیوار, کف, سقف, پله کان , درگاه , اجاق, انبار وبالاخره اتاق و گهگاه اتاق های بزرگ شبیه به تالار بوده اند.
گستره (مساحت) هر واحد مسکونی از 90 تا 150 مترمربع بوده است که از تعدادی اتاقهای چهار گوش و نامنظم تشکیل می شده اند. از خانه هایی که دیوار برخی از آنها تا زیر سقف باقی مانده است می توان استنباط نمود که هر اتاق یک در داشته است. خانه ها در مجتمع های چهار و یا شش واحدی با دیوارهای نازکی از هم جدا میشده اند و همگی دارای درگاه , پنجره, پله و اتاق بوده اند. بنابراین می توان گفت که ساکنان آن نوعی زندگی خانوادگی داشته اند ولی از ابزار و آلات و وسایل کار باقیمانده چنین برمی آید که هر خانواده لوازم مورد نیاز خود را راسا تهیه می کرد.

(1):خشت خام ودیواره
هر واحد ساختمانی از یک قسمت راست گوشه بنا میشد که مصالح اصلی آن خشت خام بود. سقف ها معمولا صاف و مسطح و از چوب و حصیر درست میشد. دیوارها از خشت خام و عرض دیوارهای اصلی معمولا به پهنای دو خشت بودند. در دوره ی چهارم , پهنای دیوارهای اصلی, سه , چهار, و بندرت به پنج خشت می رسید. و دیوارهای بین اتاق ها با یک ردیف خشت ساخته می شدند , پی ها معمولا گودالهایی بودند با ژرفای (عمق) متغیر 30 تا 100 سانتیمتر. سپس با خشتهای شکسته و خاک وگاهی نیز به قصد استحکام بیشتر از سفالهای شکسته ادوار پیشین پر می شدند.
خشت ها به صورت طولی و افقی چیده میشدند واز مصالح اصلی ساختمان ها در شهر سوخته به شمار میرفتند. با اینکه گاهی اندازه ی خشت ها ی به دست آمده با هم تفاوت دارد ولی به نظر می آید ساختن آنها طبق استاندارد بوده است. اندازه خشتهای به کار رفته در دوره های دوم وسوم شهر سوخته 40*20*10 سانتیمتر و با نسبت 4:2:1 بوده است. خشت هایی به اندازه ی فوق در محوطه ی باستانی “کالی بنگان” و در آثار معماری دوره ی “هلاپای” این محوطه استفاده شده است. در حالی که در دوره ی پیش از تمدن هلاپای در همین محوطه نسبت خشت ها 3:2:1 بوده است, اندازه و نسبت خشتهای به کار رفته در آثار مربوط به دوره ی چهارم استقرار در شهر سوخته کمی بزرگتر از دوره های پیشین است (50*20*12 سانتیمتر و نسبت 5:2:1.2) ولی به هر حال در این دوره هم از یک نسبت استاندارد و یکنواخت استفاده شده است.
کلیه ی خشت های به دست آمده از شهر سوخته خام هستند , به جز یک اتاق و پایین پله که به منظور دیگری آجری بوده اند.

(2): اندود
دیوارها , درگاه ها, پنجره ها و کف اتاق با نوعی اندود پوشیده میشد که از گل ,کاه و مواد آهکی به عمل می آمد. در بعضی قسمت ها در زیر اندود پوشش حصیری نیز قرار می داده اند. نوارهای حصیری احتمالا به منظور جلوگیری از ریزش اندود و نفوذ رطوبت بوده است. رنگ اندودها عمولا خاکستری سیاه می باشد. این اندودها , پس از گذشت هزاران سال تاکنون به خاطر قشر نمکی که روی آنها را فراگرفته است سالم مانده اند. (پس از کنار زدن قشر سطحی زمین در 15 سانتیمتری زیر خاک به قشر سیمان مانندی می رسیم, قدرت حفظ و نگهداری این قشر نمکی به حدی است که سقف سطح خانه ها با تیرهای چوبی آن همچنان سالم مانده است.)

(3): کف سازی اتاق
برای پوشاندن کف اتاق ها معمولا از روشهای زیر استفاده میشد:
1:از اندود با میانگین ستبرای (ضخامت) پنج سانتیمتر, این گونه کف نسبتا ظریف و کم دوام بود.
2:از خشت که دور اتاق را با آن فرش می کردند و درون آن را خاک می ریختند و می کوبیدند, سپس اندودپوش می کردند.
3:از سفال های شکسته و غیر قابل استفاده مخلوط با خاک که در کف اتاق می ریختند و سفت می کردند.

(4):سقف
معماران شهر سوخته , در ساختن سقف از روشی یکنواخت و هماهنگ بهره می بردند. در چند اتاق , شاه تیرهایی دیده میشود که به موازات هم کار گذاشته اند. تیرهای چوبی در سوراخ های ایجاد شده در بالای دیوارها محکم شده اند و روی آنها را با حصیرو شاخه های نازک درختان پوشانده و سطح آن را با یک لایه ی 20 سانتیمتری کاه گل اندود کرده اند. درگاه ها و ورودی های اتاق ها نیز سالم باقی مانده اند. آستانه ی هر اتاق با دو خشت چیده شده بر کف, مشخص شده است. سقف درگاه ها, از دو تیرک چوبی فرورفته در دیوار درست و روی آن با گل پوشانده شده است.

(5):اجاق
گرمای اتاق ها را یک اجاق مرکزی تامین می کرد. این اجاق ها سکووار با چاله ای گرد به عمق حدود 30 سانتیمتر در وسط ساخته می شدند. در برخی از آنها هنوز خاکستر دیده می شود. از این اجاق ها حرارت به خوبی پخش می شد و علاوه بر کاربرد حرارتی از آنها برای پخت وپز استفاده می کردند. جز اینها, اجاق های دیگری با اشکال مختلف مانند اجاق های نیم دایره وجود داشت که بهترین نوع آنها در خانه های پلکانی دیده شده است. اجاق های نیم کره, نعل اسبی وسفالین قابل حمل نیز در شهر سوخته پیدا شده است. بیشتر اجاق ها در وسط اتاق ها قرار دارند ولی بعضی از آنها در یکی از دیوارهای جانبی ساخته شده اند که به احتمال زیاد برای جلوگیری از پراکندگی حرارت بوده است. کف اجاق ها با خشت فرش شده و روی اغلب آنها را با یک لایه نازک گلین پوشانده اند. چون اندود کف اجاق ها زود به زود می سوخته از این رو نیاز به بازسازی داشته و به عنوان نمونه کف یکی از آنها کمینه (حداقل) 9 بار بازسازی شده است.

(6):مشخصات معماری در دوره های چهارگانه ی استقرار در شهر سوخته
دوره ی یکم
کهن ترین آثار معماری در این دوره به وجود آمده و شامل آثار معماری موجود از لایه های 8 تا 10 (3200 – 2800 پیش از میلاد) می باشد. قسمت های باقی مانده ی ساختمان ها عبارتند از: دیوارها, درگاه ها, سقفها وکف های کامل ,که خوب باقی مانده اند. بخشی که شامل آثار دوره ی اول شهر سوخته می باشد از سال 3200 تا سال 2400 پیش از میلاد یعنی حتی در آغاز دوره ی سوم استقرار, مسکون بوده است. اشیا و آثار به دست آمده از این دوره عبارتند از: پیکره های کوچک گلین , سفالهای دوباره استفاده شده, استخوانهای حیوانات, سفالهای معروف به ترکمنی افغانی دره کوته, وزیرستان ونال .
در آثار باقی مانده از این دوره , خیابان باریکی دیده می شود که میان دو بلوک ساختمانی قرار دارد و گویا (ظاهرا) در یک دوره پانصد ساله مورد استفاده بوده است. این خیابان در لایه های 9 و8 و7 نیز وجود داشته و در هر لایه جای ,آن دگرگون (عوض) شده است تا اینکه در لایه ی 7 یعنی حدود سالهای 2800 تا 2700 پیش از میلاد به جای اصلی خود برگشته است. دیوارهای پیدا شده در این دوره , کهن ترین آثار معماری شهر سوخته می باشند و به نظر می آید که یکی از آنها دیوار یک اتاق از یک واحد ساختمانی است. به غیر از این, دیوارهای کوچک دیگری مربوط به همین دوره نیز دیده می شود. در این آثار , به نظر می آید که پی ها تنها برای دیوارهای اصلی تعبیه می شده اند.
دوره ی دوم و سوم
این ادوار نسبت به دوره ی یکم دارای ساختمانهای بیشتری است. در یکی از کارگاه ها کمینه (حداقل) سه اتاق دیده میشود که همگی متعلق به یک ساختمان اند, در دوره های گفته شده (مذکور) کف بعضی از اتاقها با یک ردیف خشت فرش شده است. کف بعضی از اتاق ها را مخلوطی از کاه گل به قطر 5 سانتیمتر پوشانده است که گاهی به 10 سانتیمتر نیز می رسد. مهمترین آثار موجود ازاین دوره ها متعلق به لایه ی هفتم می باشد که در بخش های شمالی و جنوبی محوطه ی مزبور قرار دارد. در شهر سوخته مانند بسیاری از محوطه های باستانی , ساختمانهای متروک دوره های قبل را خراب نمیکردند , بلکه پی ساختمانهای جدید را داخل ساختمانهای قدیمی می افکندند, به این شوند (خاطر) ساختمانهای ادوار مختلف تا اندازه ای (تقریبا) سال مانده اند.
دوره ی چهارم
آثار مربوط به دوره ی چهارم نخستین بار در سال 1969 میلادی(1348 خورشیدی) کشف شد. مهمترین اثر معماری این دوره ساختمانی است به گستره 650 مترمربع در جنوب خاوری تپه و چنانکه در پیش گفتیم دارای دیوارهای ستبری (ضخیمی) است که بلندی (ارتفاع) بعضی از آنها به 3 متر میرسد. این ساختمان مرکب از سه بنای جداگانه است که دور یک حیات ساخته اند. پی این بناها در داخل ساختمانهای قبلی کنده و باعث تخریب آثار دوره ی سوم شده است. این پی ها بین 60 تا 80 سانتیمتر عمق دارند. در این ساختمان آثار سوختگی به ویژه در سقف و کف اتاقها به خوبی دیده میشود. با خراب شدن این ساختمان آثار زندگی در این شهر به کلی از بین رفته و از حدود سال 2100 پیش از میلاد تا سد سال بعد نیز , نشانه های زندگی در این شهر و پیرامون آن دیده نمی شود.

4: گورستان شهر سوخته

(1):موقعیت,گستردگی (وسعت), تعداد گورها

در جنوب غربی تپه های شهر سوخته, ناحیه ای با وسعت 21 تا25 هکتار پوشیده از شن وجود دارد. آثار باستانی و سطح آن صاف و یکنواخت است. تا سال 1351 خورشیدی(1972 میلادی) تصور می شد که این قسمت شوره زار بی فراورده ای (بی حاصلی) است ولی در همان سال در جریان نمونه برداری خاک, نخستین گور به طورناگهانی (تصادفی) کشف شد. این قسمت کلا به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شده است که گورستان در بخش شمالی آن قرار دارد و فاصله ی آن با بخش جنوبی 90 متر است. بخشها را گودال بزرگی از هم جدا کرده است.
پروفسور توزی می گوید:”وقتی مشغول پژوهش در گستردگی شهر بودیم ناگهان با قبرستان شهر روبرو شدیم که به درستی (کاملا) از شهر جدا بود و 21 هکتارگستردگی داشت. شهر سوخته تنها نمونه ای است که حدود 3000 سال پیش از میلاد ناگهان زندگی در آن قطع شد. بنابراین بیش از هر محل دیگری آثار موجود در آن سالم مانده است. پژوهش های به عمل آمده نشان داد که 25 تا 35 هزار قبر در آن وجود دارد وباید گفت: بزرگ ترین و سالمترین گورستانی است که تا به حال باقی مانده است. اهمیت علمی و فنی این گورستان به دلیل اشیای درون گورها و همچنین استخوانهای سالم مانده ی مردگان است. در کاوش گودال آزمایشی چهار لایه ی جداگانه تشخیص داده شد: لایه ی یکم را مخلوطی از شنهای رسوبی با سنگ ریزه که حدود 15 تا 20 سانتیمتر قطر دارد تشکیل میدهد؛ قشر نمکی سختی با میانگین حدود 20 سانتیمتر لایه ی دوم را تشکیل می دهد؛ لایه ی سوم شامل قشرنمکی با مخلوطی از خاکهای نرم وسست می باشد؛ لایه ی چهارم خاک سبز رنگی است که بیشتر گورها در آن جای دارند. پژوهش های سطحی و مطالعات مقدماتی نشان میدهند که این گورستان کلیه ی دوره های استقرار را دربردارد, چون 25 تا 35 هزار گور برای محوطه ی بزرگی چون شهر سوخته شاید کم هم باشد, چون حدود 1400 سال مسکونی بوده است. علل اصلی کم بودن گور به شرح زیر است:
یکم , شهر سوخته تنها در لایه های 5 تا7 (2700 تا 2500 پیش از میلاد) یعنی حدود 200 سال شکوفا بوده است.
دوم, عکسهای هوایی و آزمایشهای زمین شناسی نشاندهنده ی فرسایش بزرگی در قسمت بزرگی از جنوب باختری گورستان است. یکی از گورها(شماره 200) در همین قسمت قرار داشته و نیمی از آن نیز بر اثر فرسایش شدید از بین رفته است.
سوم, شاید آزمایشهای انجام شده نادرست باشند و آزمایشهای دقیق تر رقم درست گورها را به دست دهد, یا اینکه گورستان دیگری درآن نزدیکی وجود داشته باشد.
چهارم, کم بودن گورها می تواند به منزله ی استفاده دوباره از گورها باشد, به همین دلیل تعداد گورهای کنده شده را کمتر از تعداد دفن شده ها نشان میدهد.

(2):سایر ویژگیهای گورستان شهر سوخته

در گورستان مذکور شش گمانه ی آزمایشی زده شده و اولین گورهای شهر سوخته در این ترانشه ها و در ژرفای برابر (معادل) 150 سانتیمتر از سطح زمین به دست آمده است. مصالح مورد استفاده در ساختمان گورها فقط خشت خام و اشیای تدفینی معمولا سفال, اشیای استخوانی, فلزی, سنگی, پارچه و مهر بوده است. اغلب مهرها در کنار بازوی اسکلت ها قرار داشته اند. بیشتر اشیای تدفینی را سفالها تشکیل میدهند که نزدیک سر و پای اسکلت ها قرار گرفته اند. در این گورها به ندرت ظروفی از جنس سنگهای آهکی و سنگ صابون با نقوش ساده ی هندسی دیده میشود. در یک گور شیئی فلزی مدوری از مفرغ پیدا شده است. به غیر از اشیاء کوچک اشیای دیگری چون حلقه های گوناگون (مختلف) از سنگ لاجورد, مهرها, اشیای ساخته شده از سنگ چخماق, استخوان, مرمر, سنگ شیشه وچوب نیز در گورها به دست آمده است.
اجساد با پارچه پوشانده می شدند. پوشش مردان خشن تر از پوشش زنان است. موی سر بعضی از زنها استثنائا به علت قرار گرفتن در زیر قشر نمک تاکنون باقی مانده است. گورهایی با دو اسکلت وجود دارد ولی به نظر نمی آید از گورهای گروهی همانند گورهای تپه های “موندیگاک” و یا ” نمازگاه” استفاده شده باشد. گور شماره 112 نمونه ای از گور دو نفره است که دفن شدگان آن را یک بچه نابالغ و یک زن سی ساله تشکیل میدهند که صورت به صورت خوابانده شده اند.
پژوهش های مردم شناسان ایتالیایی از 69 اسکلت آزمایش شده, نشان میدهد که بیشترین مرگ ومیر در کودکی و کمترین آن در بالای 40 سال بوده است و تنها چهار مرد, 45 تا 50 ساله مرده اند.
گورها ناهمسان و دارای اختلافهای اساسی زیر بوده اند:
موقعیت و جهت اسکلتها
اجساد معمولا به پهلوی چپ و راست خوابانده می شدند. زانوهایشان خم و گاه به سوی صورت کشیده شده اند. گاهی با کمی انحنا در زانوها به پشت خوابانده شده اند.
شکل و جهت گورها
تاکنون پنج نوع گور شناسایی گردیده است که عبارتند از:

1:گودالهای ساده

این گونه گورها, به لحاظ نمای ظاهری, شکل ثابتی ندارند وچهار گوشه, راست گوشه وگاهی دایره مانند هستند. ژرفای شان (عمق شان) از چند سانتیمتر تا یک متر در نوسان بود و گاه دوبار در یک گور دفن می کردند.

2:گودالهای دو بخشی

این گورها شبیه نوع یکم, ولی بزرگ تر وگرد هستند ودر لایه ی سنگ ریزه قرار دارند. تیغه ای متشکل از یک تا پنج خشت هر کدام را به دو بخش کرده است. اسکلت معمولا در قسمت شمالی و اشیای تدفینی در بخش جنوبی بعضی از گورها واقع اند. در یکی از گورها اسکلت یک بره در کنار جسد بدست آمده است.

3:گورهای سردابه ای

گورهای سردابه ای از جالبترین گورهای کشف شده در شهر سوخته به شمار میروند. گورها به صورت یک چاله ی زیرزمینی بیضی شکل در یک طرف کنده شده اند. این دخمه ها یا چاله ها معمولا 180 سانتیمتر ژرفا دارند در صورتی که ژرفای طرف دیگر سردابه تنها 120 سانتیمتر است. قسمت ورودی گور با دیوار خشتی پوشانده شده است. خشت ها از نوع به کار برده شده در گورهای دو قسمتی است. در بعضی از این گورها که دوبار مورد استفاده قرار می گرفته اند بقایای جسد اول را جمع کرده و در کنار سردابه گذاشته اند وسپس جسد جدید را در گور جای داده اند. اشیای موجود در این گورها بیشتر در قسمت پایین قسمت ورودی به دست آمده اند.

4:گورهای شبه سردابه ای

فرق این گورها با سرداب های حقیقی آن است که به جای ساختن سردابه ابتدا یک گودال معمولی کنده اند وسپس در یک طرف با خشت اتاقکی ساخته اند. بقیه ی امور مربوط به تدفین شبیه گورهای سردابه ای است.

5:گورهای خشتی

این نوع گورها, نادر و شکل آنها راست گوشه بوده است. گستره ی (مساحت) همه ی (کل) آن حدود 3.5 متر مربع می باشد و دیوارها را با یک رشته خشت افقی پوشانده اند. گور شماره 18 بزرگترین گور از این نوع به شمار می رود و دارای 210 سانتیمتر درازا(طول) و 70 سانتیمتر پهنا(عرض) می باشد. این گورها با دو ردیف خشت ساخته شده و دیوارهای آن در داخل اندود شده اند. گور کشف شده ی مردی پنجاه ساله که به پهلوی چپ خوابانده شده و پیرترین جسد از شهر سوخته است, داده های (معلومات) بالا را به دست میدهد.

5: اشیای پیدا شده در شهر سوخته

درگودبرداری های (حفاریهای) شهر سوخته تاکنون هزاران قطعه سفال, استخوان, چوب, سنگ و سایر اشیای مطالعاتی و یا موزه ای به دست آمده که هر کدام در نوع خود دارای اهمیت زیادی است ومی تواند گوشه هایی از وضع زندگی و جامعه ی شهر سوخته را روشن کند. در زیر به اجمال به شرح هر یک از اشیا وابزار به دست آمده می پردازیم :

(1):سفالهای پیش از تاریخ

انسان دوران باستان همیشه دستخوش وحشت و اضطراب بود و صحنه های ناگوار زندگی خود را به نیروهای اهریمنی نسبت می داد. وی از نیروهای شوم اهریمنی که بشر را از پای درمی آورد میترسید, از این روبرای حفظ خود به دعا و طلسم های گوناگون متوسل میشد واین طلسم ها و دعاها همیشه همراه اوبود.
از اینجا به علاقه ی بشر اولیه در نمایش مظاهر خدایان و چگونگی پرستش آنها پی می بریم. مثلا نقش خورشید وحیوانات منسوب به آن مانند عقاب, شیر, گاو, گوزن وبزکوهی و… در روی سفالهای دوره های پیش از تاریخ از هزاره ی چهارم پیش از میلاد مرسوم بوده است.
این انسانها ظاهرا نیاز به خدایان پشتیبان (حامی) داشتند چون باور داشتند که طوفان, رودخانه, حیوانات وحشی و دیگر عوامل زیانکار؛ انسان, گله, خانه و فراورده های (محصولات) کشاورزی را تهدید میکنند و برای در امان ماندن از آنها خدایان و الهه های آفریننده ی این عوامل پلید را می پرستیدند. بسیار دیده شده که فقط عضوی از بدن یک حیوان را روی سفال نقش کرده اند. مثلا نقش اغلب سفالهای پیش از تاریخ به ویژه هزاره ی چهارم و سوم پیش از میلاد از شهر سوخته, شاخ های گاو, شاخهای گوزن وشاخ های بز کوهی و پوزه ی شیر, بال و پنجه ی پرنده ی باتلاقی همراه با اشکال هندسی است. هر قوم باستانی از جمله ساکنان شهر سوخته , حیوانات گفته شده (مذکور) مخصوصا بز کوهی را نماد (مظهر) یکی از عوامل طبیعی سودبخش می دانسته اند.
استادی مردم شهر سوخته, در ساختن ظروف سفالی شگفت آور است چون که بهترین نوع سفال را با دست و چرخ سفالگری ساخته اند و در ساختن آنها همه ی ویژگی های (خصایص) زندگی مذهبی, اخلاقی وهنری خود را نشان داده اند. با بررسی این ظروف پیوستگی تمدنها را نیز می توان دریافت.
سفالهای نخودی رنگ با نقش های سیاه وقهوه ای مربوط به تمام دورانهای چهارگانه ی استقرار درشهر سوخته که در کاوشها به دست آمده با بعضی از سفالهای “شوش” در خوزستان و تل “باکون” در مرودشت فارس, قبل مقایسه است وبرخی دیگر نیز به سفالهای طبقات دوم وسوم “آنو” در ترکمنستان و طبقه ی اول ” تپه حصار” در دامغان و “کویته” مرکز ایالت بلوچستان پاکستان و”بمپور” در ایرانشهر شباهت زیاد دارد.
سفالهای شهر سوخته از سادگی ویژه ای (خاصی) برخوردارمی باشند وظروف معمولا بی دسته و لوله و دارای پایه های ساده اند. سفالهای محلی بیشتر به صورت لیوان, کوزه های شکم مدار, کاسه, فلاسک وبشقاب های کم ژرفا (کم عمق) هستند و درکنار آنها می توان از سفالهای تپه براق یحیی, سفال منقوش بمپور, سفال معروف به ترکمنی با نقوش هندسی و تجریدی و سفالهای نال بلوچستان نیز یاد کرد.
درسد سفالهای به دست آمده دوره ی یکم شهر سوخته نسبت به سفالهای ادوار بعدی به مراتب کمتر است وچهل درسد آن را سفال نوع کویته و یا ترکمنی (سفال کویته یا ترکمنی برای نخستین بار در پیرامون رود ارغنداب و رود هیرمند در لایه سوم تپه موندیگاک در افغانستان کنونی دیده شده و سپس مشابه آن در شمال خراسان(ترکمنستان جنوبی) در لایه سوم تپه نمازگاه وسپس در دوره ی یکم شهر سوخته دیده شده است.) تشکیل می دهد ولی در پایان (اواخر) این دوره (لایه 8) پیرایه های (تزیینات) تجریدی و ساده ی ترکمنی کم کم ناپدید و نوع تریینی دیگری نمایان (ظاهر) می شود که بعدها همه گیر میشود.(عمومیت پیدا می کند). دوره ی دوم (لایه ی6 و7) شناخته شده ترین دوره ی استقرار در شهر سوخته است. سفال این دوره ادامه ی سفال نخودی رنگ است با نقوش قهوه ای, با این تفاوت که در این دوره از سفال ترکمنی نشانی نیست. سفالهای دوره ی سوم (لایه ی 3و 4و 5) که با چرخ سفالگری ساخته میشد, ادامه ی سفال قبلی می باشد, با این تفاوت که پیرایه های(تزیینات) سفال کمتر و ساده تر شده است. سفال دوره ی چهارم چرخ ساز و غیر منقوش وسفال منقوش در این دوره بسیار کمیاب (نادر) ولی براق کردن سفال رایج بوده است.
دکتر توزی رئیس گروه حفاری شهر سوخته می گوید: “ما با آثار باور نکردنی وشگفت انگیزی (عجیبی) برخورد کردیم از جمله کمینه (حداقل) سه کارگاه با کوره ی سرامیک و سفال پیدا کردیم… اینجا سه کوره ی سفال سازی است. کنار آنها هم حیات کارقرار دارد که بقایای بسیار زیاد سفالهای شکسته بیانگر کار زیاد و پیوسته ای است که در این کارگاه ها انجام میشده. اینها سفالهای منقوش و مصنوع این کوره هاست, این سفالهای رنگی را پس از پختن با اکسید آهن رنگ می کردند.”

(2):پیکره های کوچک

پیکره های کوچک سفالین و گلی انسان و حیوان که احتمالا در ارتباط مستقیم با مذهب می باشند در شهر سوخته پیدا شده است. این پیکره ها تقریبا در تمام منطقه ی جنوب باختری آسیای مرکزی دیده می شوند. تشخیص کاربرد دقیق این پیکره ها مشکل می نماید وفقط به خاطرارتباط احتمالیشان با باروری و حاصلخیزی می توان آنها را, پدیده های مذهبی دانست. میانگین درازای(طول) این پیکره ها 3 تا 8 سانتیمتر است واغلب آنها مرد هستند. همسانی (تشابه) زیادی میان همه پیکره های به دست آمده از شهر سوخته و موندیگاک افغانستان به چشم می خورد. به گفته پروفسور توزی, در کاوشهای شهر سوخته دهها هزار پیکره های کوچک که 3 تا 4 سانتیمتر درازا(طول) دارند پیدا شده است, بیشتر آنها این احتمال را می دهند که به عنوان دعا, پیوسته همراه مردم بوده اند. ضمنا اغلب پس از ساخته شدن دور انداخته شده و حفظ نشده اند.
پیکره های جانوران را گراز, خر, بز, وانواع گاو تشکیل میدهند. به این پیکره ها حالت تهاجمی و عضلات قوی و ورزیده ای داده اند. بربدنه ی برخی از آنها پیرایه های (تزیینات) ساده ای وجود دارد مانند خط های نازک, ردیف سوراخهای کوچک و گاهی دایره ای که بیشتر روی بدنه پیکره ی گاوهای گلین دیده میشود. کوهان گاوها متناسب با دیگر اعضا نیست و چشم نیمه باز و شکل دهان و پوزه در بعضی نشان دهنده ی دقت پیکره سازان است. پیکره ها از لحاظ شکل بر دو نوع اند:
یکم : پیکره هایی با بدنهای گرد واستوانه ای
در این نوع مجسمه ها, بدنه به شکل یک لوله استوانه ای ساده ساخته شده است.
دوم : پیکره هایی با بدنه های سه گوش(مثلثی)
نخست به شرح مختصری درباره ی پرستش الهه ی مادر در ایران و در شهر سوخته ی سیستان و سپس به تشریح پیکره های مذکور می پردازیم :
پرستش الهه ی مادر , از ریشه دارترین اعتقادات بشری است که از پیدایش (ظهور) خدایان متعدد و پیش از تجسم خدایی در مظاهر مرد و پدرخدایی است و در نخستین مراحل تمدن بشر یعنی دوران پارینه سنگی گسترش یافته است. گویا (ظاهرا) سنت پرستش این الهه در ابتدا مستقل و بی واسطه زوج دیگر وپدر- خدا, مرسوم بوده وتنها در دوران نوسنگی شواهدی از پیدایش خدای جوان به عنوان همسر و در عین حال فرزند الهه مادر, وجود دارد. در همین دوره سنت پرستش عضو تناسلی مرد در جوار پرستش الهه- مادر, رایج شد که ریشه های این سنت نیز در تمدن پارینه سنگی اروپا وجود داشت و شواهد آن در نقوش دیواره ی غارها به چشم میخورد که نقش مردان برهنه یی را با تاکید در عضو تناسلی آنان نشان میدهد.
با پیدایش زراعت و اشتغال به گله داری, نقش الهه – مادر, به عنوان مجسم کننده ی مظاهر باروری مشخص تر گردید ونه تنها در قلمرو طبیعت و زندگی طبیعی بلکه در حیطه ی مسائل زندگی بشر چون زایش (تولد), زندگی ومرگ و نیز زندگی پس از مرگ به عنوان پشتیبان و برآورنده ی نیازهای او پرستش می شد. تندیس های الهه – مادر, در خصوصیاتی با هم شبیه هستند وآن مبالغه و تاکید در برجسته نشان دادن سینه ها و شکم و دستگاه تناسلی می باشد که نشان دهنده ی وظایف باروری و زایش و اعتقاد به الهه در حیطه ی مادری اش می باشد.
در ضمن حفریات هارپا و “موهنجودارو” دره ی سند تندیس های متعددی از الهه – مادر, با مشخصات تندیس های سایر نقاط خاورمیانه پیدا شده است. در موهنجودارو این تندیس ها تقریبا از تمام لایه ها و طبقات به دست آمده که عموما عریان اند و فقط پارچه ای دور کمر آنها پیچیده اند و با دستبند, گردن بند, بازو بند و ساق بند آراسته (تزیین) شده اند.
هندوایسم در آن قسمت از زمینه های خویش که پرستش شیوا و الهه – مادر, را در بردارد از تمدن قدیم هاراپا, ریشه گرفته و سرچشمه اصلی این تمدن نیز به احتمال قوی در شهر سوخته و بمپور و دیگر نقاط ایران است و قدیمی ترین بنیان گزاران آن پیش از مهاجرت به شمال باختری هند از طریق سیستان و بلوچستان, در ایران ساکن بوده اند.
به طوری که می دانیم اقوام آریایی پس از باختر(غرب), روش پدر شاهی و مذهب پدر – خدایی خود را در سرزمینها رواج دادند.
پیش از ورود اقوام آریایی به ایران و تقسیم آنان به گروه های مختلف, اقوام بومی ایرانی مانند ملل و اقوام همسایه, مذهب مادر- خدایی, داشتند ودر نواحی مختلف ایران پرستش الهه- مادر رایج بود. اکتشافات باستان شناسی اواخر قرن نوزده و پس از آن در ایران, سبب کسب تدریجی آگاهی ارزنده ای در چگونگی گسترش پرستش الهه – مادر گردید. اول بار حفریات شوش راز پرستش این الهه را در ایران و سیستان آشکار کرد.
در ضمن کاوشهای شهر سوخته در سال 1344 خورشیدی (1965 میلادی) تکه ای از یک تندیس الهه بی سرودست و پا که فقط سینه های برهنه ای داشت به دست آمد.
سایر مشخصات پیکره ها
این پیکره ها مشابه, بیشتربه انسان تعلق دارند. آنها دارای بدنه ی استوانه ای با پایه ی گرد و بازوهای کوتاه هستند. در حقیقت تمامی دست و بازو تا مچ به صورت مخروط به حال عبادت در برابر صورت قرار گرفته و یا به طرف آسمان دراز شده است. سر, مستقیما به بدن چسبیده و گردن حذف شده است. بدنهای استوانه ای و پاهای کشیده, لباس بلند و ردا مانندی را بر تن القا میکنند. پیکره های پیدا شده در لایه های 9 و8 و7 بسیار کوچک و از دو قطعه تشکیل شده اند, بدنه سه گوش پهن, و پایین تنه ذوزنقه ای با پاهای تجریدی. بعضی از پیکره ها سر ندارند و به جای آن چیزی شبیه گردن دراز با بینی بزرگ و چشمان مورب, به شکل چشم های ترکمنی دارند.

(3): اشیای چوبی

انسان در درازای تاریخ از چوب در تمام زمینه ها استفاده های بسیاری کرده است. شناخت این بهره گیریها, به درک نوع زندگی انسانها کمک می کند. از این رو سالم ماندن چوبهای شهر سوخته امتیاز بزرگی برای پژوهش های دقیق تر محسوب میشود. پس از کشف گورستان, اشیای چوبی اهمیت ویژه ای پیدا کرد.
بسیاری از قطعات شکسته, سوخته واز بین رفته ی اشیای چوبی با پالایش (تصفیه) و شستشوی خاک پیدا شده اند. بیشتر اشیای چوبی به دست آمده در شهر سوخته متعلق به دوره های دوم وسوم است. امروزه پیرامون شهر سوخته درختان گز, تبریزی, زبان گنجشک, نارون و توت می روید و بسیاری از اشیا پیداشده از چوب همین درختان درست شده اند.
ازآنجا که شرایط جوی و آب وهوایی سیستان باعث نگهداری اشیا شده است, نمونه هایی از پارچه, گونی, طناب, حصیر وچوب به خوبی حفظ شده اند. صنعت حصیربافی , درسطح گسترده ای جریان داشته است.
در هزاره ی سوم پیش از میلاد که سطح دریاچه ی هامون نسبت به امروز بالاتر بود بی شک تولیدات وسایل حصیری نیز با توجه به نیاز آن زمان رایج بود. مردم از حصیر در فرش کردن اتاقها, پوشش سقف ها و ساختن وسایل حصیری از قبیل سبدهای گوناگون به مقیاس گسترده ای استفاده می کردند.
برخی از اشیای چوبی کشف شده از کاوشهای شهر سوخته عبارتند از قالب چوبین, پیمانه, قاشق, دسته ی کارد, تیر سقف, میخ , جعبه چوبین وشانه.
شانه های به دست آمده دو نوعند:
شانه های راست گوشه که در دو زاویه ی دسته خود دو زایده دارند. میانگین اندازه ی این شانه ها 5*6 سانتیمتر است و معمولا بین 20 تا30 دندانه به بلندی 2 سانتیمتر دارند. این شانه ها دارای پیرایه های ساده ای به شکل هندسی هستند.
شانه ی دوم کاملا چهار گوش و بدون زایده اند و میانگین اندازه ی آن 6*4 سانتیمتر است. تعداد دانه های آنها 15 تا 20 عدد وبلندی دندانه ها حدود 2.5 سانتیمتر است. برخی از این شانه ها پیرایه های بسیار ساده ی خطی دارند. شانه های نوع دوم محکم تر از نوع اول می باشند. ضمنا خط های مقعر موازی در دسته ی شانه ها سبب خوش دست شدن آنها شده است.
سایر ابزار چوبی پیدا شده در کاوشهای شهر سوخته عبارت است از آلات و ابزار مختلف بافندگی , ابزار چوبی بزرگ وکوچک و پیکره های جانوران.

(4): اشیای سنگی

اشیای ساخته شده از سنگهای مختلف چون سنگ چخماق, بازالت, مرمر وانواع سنگهای آهکی در شهر سوخته پیدا شده است. این سنگها در ارتفاعات پیرامون سیستان به مقدار کافی پیدا می شوند ومردم قدیم سیستان با شناخت آنها و دیگر سنگهای وارداتی اشیای مورد نیاز خود را می ساختند.
ـ سنگ مرمر
از آنجا که خاک سیستان از رسوبات رودخانه ی هیرمند و دریاچه ی هامون به وجود آمده است در این ناحیه هیچ گونه سنگ مرمر وجود ندارد. به احتمال قوی با ارتباط و داد و ستدی که در دوره ی پیش از تاریخ بین اقوام و قبایل مختلف وجود داشته است, این مرمرها را از “کوه چاقایی” پاکستان آورده و به عنوان ظروف تجملی مشابه با تمدن دوره ی جدیدتر تپه سیلک کاشان و تپه حصار دامغان ساخته اند. دکتر گیرشمن رئیس هیئت علمی حفاری فرانسه در ایران براساس یک رشته پژوهشهای علمی و حفاریهای پیوسته که از نواحی نزدیک کویر مرکزی ایران مانند تپه حصار دامغان, ری, ساوه وسیرجان به عمل آمد بر این عقیده است که تمدن ایران به مراتب از تمدن بین النهرین کهن تر است و کلا تمدنهای باستانی نواحی پیرامون کویر ایران به باختر نفوذ و سرایت کرده است. با کشف شهر سوخته یک حلقه ی دیگر از زنجیر تمدن نواحی کویری ایران پدیدار شد.
سنگ مرمر شهر سوخته به مقدار زیاد و به صورتهای گوناگون پیدا شده است و از آن برای ساختن اشیای مختلف زینتی, سوزن, مته و ظرف استفاده می شد. کاوشگران بر این باورند که شهر سوخته و دیگر محوطه های باستانی نزدیک به آن, مرکز ساخت ابزارهای مرمرین بوده اند. در میان نمونه های به دست آمده تعداد زیادی ظروف شکسته ی نیمه کاره دیده میشود که به دلایلی صنعت گران آنها را تکمیل نکرده اند. ظروف ناتمام نشان میدهند, صنعت گران شهر سوخته مقدار سنگ مورد نیاز خود را از دیگر مناطق آورده اند. ظروف مرمرین از نظر شکل و ساخت ساده اند. اختلاف آنها معمولا از 2 سانتیمتر بلندی و 3 سانتیمتر قطر شروع می شود و به 35 سانتیمتر میرسد. مشابه ظروف مرمرین شهر سوخته در تپه های باستانی نزدیک شهر سوخته مثل” تل ابلیس”, “موندیگاک” و” دامب سادات” در پاکستان نیز به دست آمده است. بیشتر ظروف مرمر در یک بخش کوچک شهر سوخته پیدا شده که احتمالا مرکز ساخت اشیای اشاره شده بوده است. به علاوه قطعات گوناگون دیسک مانند از اشیای سنگی دیگر به دست آمده است که 4 تا10 سانتیمتر قد و حدود 300 گرم وزن دارند.
ـ سنگ لاجورد (کات کبود یا سولفات مس)
ضمن مطالعات و پژوهشهای نخستین در شهر سوخته تعداد بسیاری مهر و مهره ی گردن بند از سنگهای قیمتی چون یشم , فیروزه ولاجورد به دست آمد. بیشتر اشیای ساخته شده از لاجورد, جنبه تزئینی دارند. کان(معدن) آن دربلندی های (ارتفاعات) سرسنگ بدخشان افغانستان درخاوری ترین نقطه ی فلات ایران قرار دارد.
این سنگ ها از دو راه اصلی وارد مهم ترین بازار بین المللی آن روز یعنی بین النهرین میشد: نخست, از شمال ایران و از کنار جیحون عبور می کرد که پس از گذشتن از کوههای البرز به بین النهرین میرسید. ایستگاه بزرگ مبادلاتی راه شمالی , تپه حصار در دامغان بود؛ راه دوم از طریق گذرگاه انجمن, درامتداد هیرمند بود. این مسیر به شهر سوخته می رسید و پس از گذشتن از کرمان و فارس به شوش و به بازارهای بین النهرین منتهی می گردید.
شهر سوخته, از مهم ترین مراکز شکل دادن و کار روی سنگ لاجورد بود. محل هایی در این شهر وجود دارد که هزاران قطعه از این سنگ در آنجاست. علاوه بر آنها چند کارگاه سنگ لاجورد سالم ودست نخورده به دست آمده است.
ابزارتراش سنگ لاجورد در گورها نیز پیدا شده است. این گورها به احتمال قوی متعلق به بازرگانان و تراشکاران بوده است.
ـ سنگهای آهکی
سنگهای بزرگ آهکی پیشتر در” ساکارای” مصر, کشف شده بود که درباره استفاده و کاربرد آنها آگاهی (اطلاعی) در دست نبود, در حالی که مانند آن در شهر سوخته سیستان درکنار کارگاه های سنگ لاجورد پیدا شده است. کاوشگران به این نتیجه رسیده اند که با کمک آنها مته های بزرگ را برای ساختن سنگ مرمر به حرکت وا میداشتند.
ـ سرمته های سنگی
بسیاری ابزارهای پیدا شده را”سرمته ها” تشکیل می دهند. مطالعه و بررسی سرمته ها, رابطه ی شهر سوخته و مراکز فرهنگی همزمان در دره ی سند را آشکار می سازد. این سرمته ها در بسیاری از محوطه های باستانی دیگر از جمله “چانهوداروه” نیز پیدا شده اند.
یکی از موارد استفاده ی سرمته ها, در ساختن مهره ها بود. قطر نوک آنها 2 تا 4 میلیمتر می باشد وطوری ساخته شده اند که بیش از 2 تا 3 میلیمتر داخل مهره نفوذ نکنند.
بیشتر ابزارهای ساخته شده از سنگ چخماق از سطح تپه گردآوری (جمع آوری) و مقدار دیگری از آنها از درون ساختمانهای دوران دوم وسوم (2300 تا 2700 پیش از میلاد) پیدا شده است.
چون حفاری مربوط به دوره ی یکم در قسمتهای کمی انجام شده, آثار بدست آمده از جمله ابزار ساخته شده از سنگ چخماق اندک است. بهره بردن از این ابزارها هم در دوره ی چهارم چشمگیر نبود.
ـ اشیای سنگی دیگر
به غیر از اشیای ساخته شده از سنگ لاجورد, مرمر, آهک و… ابزارهای سنگی دیگری از بازالت, شیشه و… از این حفریات متعلق به دوران مفرغ به دست آمده است.

(5): اشیای استخوانی

سوزن, تیغه, دسته برای مته های چخماقی و ابزار کوچک و گوناگون را از استخوان می ساختند. مهمترین شیئی استخوانی شهر سوخته پلاکی راست گوشه از دوره یکم استقرار به ابعاد 5*3 سانتیمتر است که سطح آن را به شکل مثلث های خالی نقر کرده اند.

(6): اشیای فلزی

کشف فلز بیانگر توسعه ی فلزکاری در شهر سوخته است. جالب ترین شیئی فلزی بدست آمده در این شهر, پیکره ی زنی است با کوزه ای بر سر که 29 سانتیمتر قد دارد وشبیه پیکره های معاصر خود در بین النهرین است.
به علاوه اشیای متعدد فلزی همانند پلاک نقره ای, پیکان فلزی, قلاب ماهیگیری, سوزن, میخ, تیغه های مختلف ونیز مقداری ظرف کوچک از کاوشهای شهر سوخته به دست آمده است.

(7): مهرها

از دیگر اشیای به دست آمده در شهر سوخته, لاک و مهرهای سربی و گلی است. اینها به خودی خود چیزی را بیان نمی کنند, ولی قطعات رسی و گلی برجا مانده و اثر مهر برآنها نشان می دهد, برای بستن ومهروموم درها به کار می رفته اند.
خاورمیانه در مهرسازی به دو قسمت کاملا جدا تقسیم میشود. در باختر(غرب) آن مهرها استوانه ای و درخاور(شرق) مسطح بوده اند. در سیستان نیز که در بخش خاوری ایران و خاورمیانه قرار دارد, مهر مسطح به کار می برده اند. از یکسد مهر پیدا شده در حفاری های نخستین, 99 عدد آن مسطح و تنها یکی استوانه ای بوده است.
مهرها از مواد گوناگونی چون مرمر, سنگ صابون, لاجورد, مفرغ, استخوان و سفال ساخته می شده اند وشکل هندسی آنها ستاره ای, چهارگوش, گرد و… بوده است.
مهرهای صابونی تقریبا یک شکل هندسی بودند و در همه ی آنها سوراخی تعبیه می شد تا صاحب آن بتواند با استفاده از نخ آن را به گردن خود بیاویزد یا به بازو ببندد. لبه ی خارجی برخی از آنها دندانه ای و یا گرد است, قطر آنها 2 تا10 سانتیمتر می باشد. بیشتر مهرها دارای شکلهای پلکانی و خط های متقاطع اند. مهرهای مرمری, کوچک و اغلب ساده و بی نقش هستند. نقش تعدادی از مهرهای گلی به طرح مهرهای نیپور در بین النهرین شباهت دارد. مهر استوانه ای پیدا شده از شهر سوخته, احتمالا هم دوره ی “جمدت نصر” بوده است.
بعضی از مهرهای شهر سوخته فلزی هستند. این گونه مهرها بیشتر در مناطق خاوری ایران از جنوب بلوچستان تا شمال خراسان و در دامنه ی خاوری بلندی های (ارتفاعات) البرز( تپه حصار یک تا سه) متداول بوده اند. ازمهرهای شکسته و ناقص نیز استفاده می کردند چون لبه ی خارجی بسیاری از مهرهای شکسته اغلب صاف و یکنواخت می باشد که نشان دهنده ی استفاده دوباره از آنهاست.

 

لینک مطلب در انجمن:

http://forum.tarikhfa.ir/thread5958.html

 

قسمت پیشین:

تمدن شهر سوخته (بخش اول)

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *