زبان‎شناسی

ریشه شناسی واژه ی « زن » ( زادن ؛ زندگی بخشیدن ؛ دانستن )

نویسنده : مرتضی حماسی

 

« به نام یزدان »


ریشه شناسی واژة «زن » (زادن، زندگی بخشیدن؛ دانستن)




تصویر: پرده نقاشی ایمان مالکی


زن
/zan
واژة فارسی زن در اوستا به صورت های gnā به معنی «همسرِ ایزد»، , ~ jnā -gәnā، « همسر، زن» و نیز jaini- «همسر» آمده است. در متن های فارسی میانه نیز صورت های zan «زن، همسر» وziyānag «زن جوان» موجود است. در متن گزیده های زادسپرم (بخش اول، فصل 18) که به «گزینش زن خوب، بنابر آرزوی خود و خواست پدران …» اختصاص دارد، آمده:

ēn-iz paydäg kū ka-š pidar ōy rāy zan xwāst zardušt be ō zan pahilkārd kū-m rōy be nimāyē kū tā-š čihrag ēwēnag <ud> brahm <wēnād> ēn-iz kū-š čihrag hu-ārzōg ayāb nē šnāsād.2. u-š zan rōy azišabar wašt. 3. Ud zarduxšt guft kū: kē wēnišn az man abāz gīred, nē warzēd ān ī man tarsagāhīh

«این نیز پیداست که هنگامی که پدر برای او زن خواست، زردشت به زن خطاب کرد که: باید روی به من بنمایی! برای اینکه چهره و رخسار و رفتار او را ببیند و اینکه چهرة او دلپسند است یا نه بشناسد2. زن از او روی برگردانید3. و زردشت گفت که: « کسی که روی از من بازگیرد، مرا احترام نورزد» (راشد محصل،1385).

واژة زن در متن های فارسی میانة ترفانی[zan[ zn، و پارتی [žan،[ jn، باقی مانده است. صورت های ذکر شده همه برگرفته ازریشة هند و اروپایی nhaé gw* «زن» است، از این ریشه با دیگر زبان های هند و اروپایی مشترک هستیم، مانند: ایرلندی کهن ben«زن، همسر»، انگلیسی کهن cwene «زن، مونث، بنده، روسپی» که واژة quean در انگلیسی معاصر برگرفته از آن است، ژرمنی کهن علیا quena «همسر»، گوتی qinō ، پروسی کهن genna «همسر»، اسلاوی کهن کلیسایی žena «همسر»، روسی ženā «همسر» یونانیγυνή «همسر» ارمنی kin«همسر»، هیتی sal-ni «زن»، لووی (زبانی مرده از شاخة آناتولی یکی از زبانهای هند و اروپایی)unatii- wanatii- ~«زن»، سنسکریت gná «ایزد بانو،الهه»، jáni- «زن، همسر»، تخاریA śäm «زن»، تخاریB anaś «زن». همین ریشه با کشیدگی e، nhaē gw* این صورتها در متون آمده : ایسلندی کهن kvæn «همسر»، انگلیسی کهن cwēn « زن، همسر، شریک» ( که انگلیسی qeen برگرفته از همین صورت است)، گوتی qēns «همسر»، اوستایی jāni- «همسر»، سنسکریت jáni- «همسر»(←Mallory:648).

در اوستا واژهه ای دیگری به معنی «زن، همسر» آمده، که در فارسی کنونی باقی نمانده است، اما برخی از آنها با دیگر واژهه ای زبان های هند و اروپایی معاصر مشترک و از یک ریشه اند، مانند:

Vantā «زن، در معنی همسر» / (venus در لاتینی)
واژة اوستایی vantā به معنی « همسر، محبوب» برگرفته از صورت اوستایی van- «خواستن ، آرزو کردن»است که خود از صورت هند واروپایی uenhx* «خواستن، تلاش برای به دست آوردن »گرفته شده است. دیگر واژهه ای مشترک با این صورت اوستایی در زبانهای هند و اروپایی عبارتند از: لاتین venus «شهوت»، ایسلندی کهن vinr «دوست»، انگلیسی کهن wine «دوست»، گوتی wēns «امید» احتمالا برگرفته از هیتی wen- «جفتگیری کردن» است، سنسکریتvánas- «شهوت»، vanóti «طلب برای دوست داشتن، به دست آوردن، چیرگی یافتن»، vāmá- «عزیز، محبوب، ارجمند»، تخاریA wani «میل»، تخاریB wīna «خواسته، میل»(←Mallory).

Paθ « خانم، بانو» از ریشة هند و اروپایی *pótniha- «همسر»، پروسی کهن waispattin «همسر، خانم »، لیتوانیvišpatni «همسر»، آلبانی zonjë *wītsā-pātinā › *džó-ptinā›) ( «بانوی خانه»، سنسکریت pátnī- «همسر، بانو»(←Mallory:642).

vaδū« زن جوان، همسر ، عروس»/ انگلیسی wed «عروسی»
این واژة اوستایی برگرفته از vad- «هدایت کردن، کشیدن» است، که از ریشة هند و اروپایی h2uedh(hx)* به معنی «هدایت به ازدواج، ازدواج» گرفته شده است دیگر واژهه ای هند و اروپایی مشترک با این صورت اوستایی عبارتند از: ولزی dyweddio «عروسی، ازدواج»، انگلیسی کهن weddian (h2uodh(hx)ejr/o<*) « عروسی کردن»، (< انگلیسی معاصر wed) پروسی کهن weddé «عروسی کردن»، لتونی vedù «کشیدن، عروسی کردن( یک مرد)»، لیتوانی vedu «کشیدن، ازدواج کردن»، مشتق از : لتونی vedékle «همسر پسر»، هندی باستان vavadhú «عروس»، udhá ) <h2udh-teha-*) « زن ازدواج کرده، همسر». خوارزمی wyδ«زن، همسر » نیز با این صورت اوستایی سنجیده میشود.
واژة اوستایی frya- « عزیز» با واژة wife )از ریشة *prihxéha ( در زبانهای هند و اروپایی مشترک است:
واژة اوستاییfrya- « محبوب، عزیز» از ریشة هند و اروپایی *prihxéha- «همسر»، نروژی کهن Frigg «نام همسر ادین در اسطوره های ادا»، انگلیسی کهن frige «همسر»، ژرمنی کهن علیا Frija « نام همتای همسر ادین در اسطورههای آلمانی»، سنسکریت priya- «همسر»، از *prihx-«خشنود بودن، one’s own» که بر اساس برخی از شواهد آن را برگرفته از *per- «(نگهدار) خانه» دانسته اند، که در زبان هیتی صورت pēr به معنی «خانه» آمده است(Mallory;642 ). واژه های انگلیسی Friend، free از همین ریشه اند KLEIN:620 )).

واژههای همریشه و مربوط ( زادن ؛ دانستن)
زادن/ zādan
مفهوم واژة زن در زبانهای هند و اروپایی با مفهوم زادن و به دنیا آوردن مربوط است (Abaef:284).
واژة فارسی زادن، زاییدن برگرفته از ریشة هند و اروپایی *genH- «زاییدن، به دنیا آوردن»، هند و ایرانی zanH1* به معنی« زندگی بخشیدن، بدنیا آوردن» است، صورت اوستایی za)n)- «به دنیا آوردن، زندگی بخشیدن»، سنسکریت jani «به دنیا آوردن، خلق کردن» فارسی میانه z’y(h)، و z’yn- «زاییدن» پارتی z’y- «به دنیا آوردن»، سغدی zn- «زاییدن»، خوارزمی z’d(ppp) «زاییده» (Cheung,2007:464). لاتینی کهن gnó- «به دنیا آوردن»، انگلیسی کهن cennan (‹ /o- *gonhieie) «بچه به دنیا آوردن»(←Mallory).

دانستن/ danestan
واژة فارسی دانستن برگرفته از ریشة هند و اروپایی- *gneH / *gneh3« دانستن، درک کردن»، و هندو ایرانی zanH2- «دانستن» است، صورت اوستایی zān- «دانستن»، فارسی باستان xšnā- «دانستن»، سنسکریت jnā- «دانستن، فهمیدن» فارسی میانه ‘šn’s «شناختن، فهمیدن» که با بسیاری دیگر از واژههای هند و اروپایی مانند لیتوانی lhkkn žinóti- «دانستن»، لتونیایی zināt « دانستن»، ارمنی caneay «میدانست»، و… هم ریشه اند(←Mallory ، Cheung).
خاستگاه شباهت های آوایی و معنایی ریشههای هند و اروپایی *genH1- «زاییدن، زندگی بخشیدن، به دنیا آوردن»، هند و ایرانی *zanH- «زاییدن، به دنیا آوردن» و*gneH3 «دانستن، فهمیدن »، هند و ایرانی *zanH2«دانستن»، با nhaé gw* «زن» را باید در ذهنیت اسطوره اندیش اقوام بدون نوشتار ابتدایی سراغ کرد. مطالعات اسطوره شناسی نشان میدهد که تصور ایزد بانوی بزرگ برگرفته از زن بوده که مهمترین ویژگی آن باروری است. به همین دلیل واژه های سنسکریت *gnā «ایزد بانوی بزرگ» و ریشة هند و اروپایی *gen- «به دنیا آوردن» با یکدیگر مربوط هستند. از سوی دیگر از دیدگاه انسان اسطوره اندیش ایزد بانوی بزرگ بر سرنوشت مردم آگاه بوده است، از این رو در زبان یونانی gyne به معنی «همسر و زن»، در ارمنی kin و در سنسکریت Janis در لیتوانی žinoiti «دانستن »، باید با واژة اسلاو žena «زن، همسر» و اوستایی-gәnā و… مربوط باشد((←Golan: 425) بدین قرار مجموعة بسیار گستردهای از واژه با شباهتهای ساخت واژی و معنایی وجود دارند که با تصور ایزد بانوی بزرگ مربوطاند، و بسیاری از آنها خاستگاهشان به صورتهای آغازین مانند زبان نوستراتی qand *« هستی بخشیدن، به دنیا آوردن»، *qenae «دانستن» و *guni «زن»، مانند *zaná «بارداری» بازمیگردد. ایزد بانوی بزرگ تجسم زنانگی، مادری و دانایی است. صورتهای یاد شده باید برگرفته از ریشه ای مشترک بسیار کهن تر از زبان فرضی نوستراتی داشته باشند(←Golan: 425,426).

بنمایه : http://anthropology.ir/node/18370

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *