تاريخ فا, تاریخ و تمدن روم باستان

کلیسای سانتا سوفیا

کلیسای سانتا سوفیا

نگارنده : مرتضی حماسی

istanbul_hagia_sophia_25


معماری از همۀ هنرهای بیزانسی برجسته تر بود . معماری اصیل بیزانسی در دوران فرمانروایی امپراطور یوستی نیانوس اول در قرن ششم میلادی آغاز شد . پس از بلوای گستردۀ آبی ها – سبز ها (1) در سال 532 ، تمام بخش های قسطنطنیه به صورت ویرانه های در آتش سوخته بر جا ماند . یوستی نیان به زودی یک برنامۀ گستردۀ بازسازی را آغاز کرد . اما امپراطور برگردانِ ساختمان های ویران شده را نمی خواست ، بلکه چیزی تازه و بهتر می خواست . از این رو خواستۀ یوستی نیان طرح های ساختمانی ای سر برآورد که ، هرچند وامدار گذشته رومی و حال خاور نزدیک بود ، مشخصۀ آشکار بیزانسی داشت .

سَر معمارهای یوستی نیانوس ، آنتیموس ترالسی و ایزیدوروس ملیتوسی بودند که مشهورترین طرحشان کلیسای حاگیا سوفیا بود که بیش تر به کلیسای سانتا سوفیا مشهور است . این معماران طرح باسیلیکا ( = تالار اجتماعات ) روم را ، که ساختمانی شبیه به صلیب بود ، گرفتند و آن را با گنبد ، که در خاور نزدیک معمول بود ، درآمیختند . آنطور که نویسندۀ ال.اسپراگ دو کمپ این کلیسا را توصیف می کند :

« بخش مرکزی محوطه ای به وسعت 36*36 متر را در بر می گرفت . در هر گوشۀ این مربع یک ستون سنگی عظیم سی متری بالا می رفت . این ستون ها به نوبۀ خود چهار طاق هلالی شکل را نگه می داشتند که هر کدام هجده متر ارتفاع داشتند . این طاق ها گنبدی را نگه می داشتند که بالای آن پهن بود . در طرف شرق و غرب مربع ، دیوارهای نیم دایره ای که بنا را تقویت می کردند نیمه گنبد ها نگه می داشتند . طاق نما هایی که روی ردیف ستون ها سوار بودند داخل را تقسیم بندی می کردند . بیش تر آذین بندی پُر نقش و نگار در داخل بود ؛ نمای بیرونی عملا بدون آرایش رها شده بود » . (2)

 

برش

این تصویر برش عرضی سانتا سوفیا جزئیاتی را نشان می دهد که معماران آنتمیوس و ایزیدوروس در این طرح گنجانده اند . این کلیسای خوش ساخت برای عبادتگاه های مسلمانان و مسیحیان به صورت یک الگو درآمد .

 

ده هزار کارگر طی پنج سال زحمت کشیدند و نتیجه کارشان مسافران به قسطنطنیه را متحیر می ساخت . سانتا سوفیا حتی بیزانسی های دنیا دیده را شگفت زده می کرد . نویسندۀ بیزانسی پروکوپیوس نوشت که :

« آدم بی درنگ احساس می کند که این حاصل تلاش انسان نیست ؛ بلکه نتیجۀ قدرت الهی است ؛ و روح و روان در می یابد که در این جا خدا بسیار نزدیک است » . (3)

پروکوپیوس می نویسد :

« این کلیسا به یک نمایش با شکوه زیبایی حیرت انگیز تبدیل شده است که بینندگان را مجذوب خود می کند چرا که بلندای آن سر به آسمان برمی­دارد .
در بازتاب پرتو خورشید از مرمرهایش از نور غرق می شود . به واقع می توان گفت که اندرونش از بیرون با نور خورشید روشن نمی شود ، بلکه این درخشش از درون آن برمی­آید .
تمام سقف ها با طلای ناب پوشانده شده ، که شکوه را بر زیبایی آن می افزاید ، با این حال پرتوی که از سنگ بازتاب یافته غالب است و در رقابت با طلا جلوه گری می کند . و دو ردیف ستون در دو طرف قرار دارد که در تمام طول کلیسا ادامه دارد . این ستون ها با طلا آذین شده اند . یکی از این ردیف ستون ها به مردان نیایشگر و دیگری به زنان اختصاص یافته است . کیست که بتواند زیبایی این ستون ها و سنگ هایی را که کلیسا با آن تزئین شده توصیف کند ؟ چرا که به یقین ارغوانی برخی و سبزی برخی دیگر ، سرخی درخشان برخی و سفیدی نورافشان برخی دیگر ، و باز هم گوناگونی رنگ های ناهمگون او را در شگفتی و حیرت فرو می برد
» . (4)

istanbul-hagia-sophia-splendid-gate-mosaic-2

آنتمیوس و ایزیدوروس کار خود را خوب انجام دادند ، چون سانتا سوفیا هزار و پانصد سالِ مشحون از زمین لرزه ها ، جنگ ها ، بلوا ها ، و آتش سوزی ها را پشت سر گذاشته و امروزه هنوز هم پا بر جاست . سقف گنبدی که با سانتا سوفیا رواج یافت به یک مشخصۀ اصلی تمام ساختمان های عمومی بیزانس تبدیل شد و گنبد به اضافۀ باسیلیکا برای کلیسا های بیزانسی به صورت استاندارد درآمد ، و نه تنها کلیسا های شرقی دیگر بلکه کلیسا های اروپای غربی نیز به سرعت از آن تقلید کردند . در سال 1453 که قسطنطنیه به دست ترک های عثمانی افتاد ، فاتحان مسلمان بنا های مقدس خود را در راستای همان طرح کلی سانتا سوفیا ساختند .

پی نوشت :

1 – آبی ها و سبز ها در تیم مسابقات ارابه رانی بیزانسی بودند که پیروانشان در دو حزب سیاسی متشکل بودند . در این دو گزیده ( نخستین از تاریخ جنگ ها به نقل از شهرهای بزرگ جهان ، و دومی از تاریخ سرّی ) پروکوپیوس تاریخ نگار بیزانسی به شرح ذهنیت آبی ها و سبز ها می پردازد و دومی نشان می دهد که برخی از آبی ها برای جدا کردن خود از بقیۀ بیزانسی ها به چه کارهایی روی می آوردند .
« [ آبی ها ] سبک آرایش موی خود را به کلی تغییر دادند ، گذاشتند که مویشان هر چقدر که می خواهد بلند شود . اما [ بر آن شدند ] که موی جلو سرشان را تا گیجگاه کوتاه کنند و بگذارند در پشت سر به صورت بلند و نا مرتب آویزان شود . آن ها این ترکیب عجیب و غریب را مدل موی « هون » می نامیدند .
آستین پیراهنشان در سرآستین تنگ و چسبان بود ، در حالی که از آن جا تا شانه پهن و گشاد بود ؛ هر وقت دستشان را تکان می دادند ، مثلا موقع کف زدن در تئاتر یا تشویق یک ارابه ران در میدان ورزشی ، این آستین های بسیار گشاد به طرز مشهودی پیچ و تاب می خوردند . رَدا ، شلوار ، و چکمه های آن ها نیز متفاوت بودند . این ها را نیز سبک « هون » می نامیدند
» .

2 – بنگرید به :

de Camp , Great Cities of the Ancient World

3 – بنگرید به :

Quoted in Brinton , A History of Civilization

4 – امپراطوری بیزانس ، جیمز آ. کوریک ، ترجمه مهدی حقیقت خواه ، تهران : ققنوس ، 1383 ، برگۀ 66 .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *