دین و آیین زرتشت, ساسانیان

آیا ازدواج با محارم در دین زرتشتی و ایران باستان وجود داشته است؟

آیا ازدواج با محارم در دین زرتشتی و ایران باستان وجود داشته است؟

ازدواج با محارم در دین زرتشتی 

به خشنودی اهورامزدا و روان نیاکان زرتشتیمان…

نگارنده: شهاب

 

ازدواج با محارم در دین زرتشتی

 

در چند سال اخیر یکی از موضوعاتی که توسط گرو ه های ضد ایرانی بسیار برجسته شده است مسأله ی ازدواج با محارم در ایران باستان است که پیش از این هم مطرح بوده که از آن جمله می توان به منابعی اشاره کرد که اعراب صدراسلام معمولا برای توجیه گذشته ی خود و تحقیر و تخریب شکوه ایرانیان مطرح کرده اند وگه گاه روایتی نیز برای آن جور کرده اند ( 1) که مثلا فلان امام پس از طرح آن توسط یکی از اعراب نسبت به ایرانیان درصدد توجیه آن برآمده!

همچنین برخی به خیال خودشان برای خدمت به اسلام می خواهند ایران باستان را تخریب کنند تا حمله تازیان وحشی را به خاک ایران توجیه کنند و آن آفتاب سوختگانی که بویی از تمدن و فرهنگ نبرده بودند را ناجی مردم یکتا پرست ایران جلوه دهند…
بنابراین مردم و پادشاهان زرتشتی و ساسانی را دچار انحرافات اخلاقی و رفتاری معرفی میکنند.
این دسته نا آگاه هم اکنون هم راه خود را ادامه داده و تیشه به ریشه ایرانی میزنند هر چند افرادی هستند تا بر خلاف افکار این دسته عمل کنند. (2)

اکنون جدا از دلالیل بالا میکوشیم تا در این پژوهش این مسئله را از چند جنبه مورد بررسی قرار دهیم:

  1. جنبه ی منطقی
  2. جنبه ی پزشکی

از لحاظ منطقی می خواهیم ببینیم طرح چنین مسائلی آیا با عقل سازگار است یا مغالطه بودنش را می توان به آسانی دریافت. از لحاظ پزشکی بررسی می کنیم چنین کاری اصولً ممکن است یا خیر.

سرآغاز و مهمترین بخش سناریوی مذکور داستان کمبوجیه است که (مشابه آن را درباره ی حضرت ابراهیم و ساره گفته اند) و در آن چنین گفته می شود:

“به گفته هرودوت، کمبوجیه دلباخته یکی از خواهرانش شده بود و می خواست با او زناشویی کند، ولی چون نقشه اش بر خلاف همه رسوم بود پس موبدان و مغان را فراخواند و از آنان پرسید که آیا قانونی هست که اجازه دهد مردی با خواهر خود زناشویی کند. آنان پاسخی به وی دادند که هم جانشان را ایمن می داشت و هم مطابق عدالت بود. آنان گفتند که قانونی نیافته اند که زناشویی خواهر و برادر را جایز شمارد ، ولی قانون دیگری یافته اند که اجازه می دهد شاه هر چه دلش خواست انجام دهد.”

در این مطلب آمده است که « موبدان را فراخواند » و « آنان گفتند که قانونی نیافته اند » که این بدان معناست که در دین زرتشت چنین چیزی یافت نمی شود ( 3) و همچنین آمده است ” چون نقشه اش بر خلاف همه ی رسوم بود” یعنی ازدواج با محارم نه تنها در دین زرتشتی خلاف است بلکه با عرف نیز مخالفت دارد. سومین مطلبی که به مرور به وارد کارزار می شود اتصال این داستان به دین و بقیه ی مردم است که چون « پادشاه هرچه دلش خواست انجام دهد » (بدون اینکه ترس از رغبا و اطرافیان داشته باشد) پس دین او اینچنین است و مردم هم اینچنینند!!

افزون بر قصه ی کمبوجیه، بر دیگر پادشاهانی هم، چنین اتهاماتی زده شده که همگی اسنادی به مراتب ضعیفتر دارند از جمله پادشاهان اشکانی که تنها با استناد به آمدن واژه ی خواهر بر روی زن پادشاه ( 4) به این نتیجه رسیده اند. یا در شاهنامه صرف اینکه پادشاه ایرانی شرط می گذارد که هرکه بتواند به توران حمله کند دخترش را به عقدش درمی آورد و در پایان هم پسر خودش این کار را میکند، همین نتیجه را می گیرند!!

نکته ای که در میان کتاب ها مورد استناد قرار می گیرد این است که هیچکدام از این کتاب ها را افراد مورد اعتماد زرتشتی ننوشته اند (5) بلکه به دست مسلمانان و گاه مستشرقین غربی نوشته شده که معمولا هم ترجمه ی غیر قابل اعتمادی از متون اوستایی و پهلوی میباشند.

از دیگر تکیه گاه های این مسأله عبارت « ختودس » است که بسیار روی آن مانور داده می شود. این واژه در برخی متون بمعنی فداکاری آمده است که صدالبته بخاطر اهمیتی که در دین زرتشت و آداب ایرانیان باستان به خانواده داده می شده است، فداکاری برای خویشان و به ویژه خانواده موردنظر این موارد بوده است. (6)

افزون بر این،گاه این واژه به شکل خوئیدوک بکار رفته است.خوئی به معنی خویشی و دودک یعنی دودمان و خاندان، قیاس امروزی آن خویش دودکی می شود و از آن افزودن بر خویشاوندان از طریق زناشویی و زناشویی درون دودمان معنی می دهد و در گاهان که سروده ی خود زرتشت است این واژه دیده نشده است و در روایات پارسی قرن هفدهم خوئیتک دس می باشد که آن را پیوند میان عموزادگان و خاله زادگان معنی کرده اند و بیش از یکصدو بیست نویسنده یونانی و رومی سریانی و یهودی و ارمنی همزمان هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان بوده اند و از میان آنان چند نفر آداب و رسوم و قوانین ایرانی را به خوبی می شناختند و وصیف کرده اند. این چند نفر عبارتند از هرودت و گزنفون، افلاطون ، ارسطو استرابن، آمیانوس ، مارسلینوس ، پروکوپیوس . ولی هیچ دام از آنان نگفته اند که ازدواج با محارم رسم بوده است اگر چنان رسمی در ایران شایع بوده است محال است این نویسندگان از آن بی اطلاع باشند وگرنه چرا باید ازدواج خودی را به درون خانواده نسبت داد مگر خویشاوندان خودی نیستند؟

و البته که چنین ازدواج هایی هم در اسلام( 7) و هم سنت اقوام ایرانی و غیرایرانی( 8 )تشویق شده است.حتی در زمان کنونی هم در روستاها همه ی مردم با هم نسبت دور یا نزدیک و معمولا از چندطرف با هم خویشاوند هستند .گهگاه می بینیم که در اسناد خود مواردی را آورده اند که تقبیح یک کار را نشانه ی معمول بودن آن می دانند( 9)!این همانند آنست که نتیجه بگیریم چون در قرآن صحبت از تحریم ازدواج با برخی زنها شده است بنابراین مسلمانان تا پیش از نزولش چنین می کردند. (10)

جنبه دیگر بحث، بعد زیستی (پزشکی) است که در آن باید معلوم کنیم آیا مردم یک کشور که در آن ازدواج با محارم( 11 ) رایج است آیا می توانند مردمی سالم و نیرومند باشند یا خیر؟

بطور کلی ازدواج بی خطر دنیا سراغ نداریم. ازدواج هر فرد با هر فرد غریبه ای احتمال خطری حدود 2 تا 3 درصد دارد. ازدواج با خویشاوندان بر حسب درجه خویشاوندی متفاوت است. ازدواج خویشاوندان درجه یک (ازدواج برادر و خواهر و یا ازدواج پدر و مادر با فرزند) و ازدواج درجه دو (ازدواج دایی با خواهر زاده) که این دو گروه در همه ادیان حرام است. ثابت شده است که به دلیل تشابه ژنی زیاد خطر تولد فرزند مبتلا به ناهنجاریها وعقب ماندگی ذهنی خیلی زیاد است ازدواج فامیلی ازدواجی است که در آن زوجین با یکدیگر فامیل هستند و بنابراین ژنهای مشابه دارند . در حال حاضر هزاران نوع بیماری ارثی مختلف شناخته شده اند که ممکن است از طریق به ارث رسیدن ژنهای مشترک در پدر و مادر ، فرزندان را مبتل سازند . این خطر در ازدواجهای فامیلی به علت وجود
ژنهای مشترک بیشتر خواهد بود . این بدان معنا نیست که در ازدواجهای غیرفامیلی هیچگونه خطری وجود ندارد ، بلکه احتمال خطر پایین تر خواهد بود . بنابراین ازدواج فامیلی از نظر علم ژنتیک منطقی نیست .

جدول زیر ارتباط بین درجه خویشاوندی و درصد ژنهای مشترک را مشخص می کند :

درجه خویشاوندی افراد فامیل درصد ژنهای مشترک

پدر ، مادر ،فرزندان ، خواهران و برادران 50%

خاله ها ، دایی ها ، عموها ، برادر و خواهرزاده ها 25%

دختر عمو ، پسر عمو ، دختر خاله ، پسر خاله ، دخترعمه ، پسرعمه ، دختردایی ، پسردایی 12.5%

نوه خاله ،نوه دایی ،نوه عمو ، و نوه عمه 6.25%

نتیجه خاله ، نتیجه دایی ،نتیجه عمو ،نتیجه عمه 3.12%

نبیره خاله ، نبیره دایی ، نبیره عمو ، نبیره عمه 1.5%

با چنین تحلیل هایی وقتی در یک جامعه ازدواج خانوادگی رایج باشد مردم بطور معمول باید انواع بیماری را داشته باشند چراکه هر نوزاد 50 درصد ژن مشترک دارد و از هموفیلی گرفته تا نابینایی همگی بالاترین احتمال بروز را دارند. یعنی، چه آ نهایی که مستقیماً حاصل چنین ازدواج هایی هستند و چه آ نهایی که به صورت جهش ژنتیکی دچار شده اند.

با توجه به اینکه در هیچکدام از منابع تاریخی هیچ اشاره ای به وجود یک بیماری رایج حتی در یک روستای ایرانی نشده است (13). آیا علم پزشکی دروغ می گوید یا دشمنان ایران؟

برخی چنین از پاسخ طفره می روند که چنین رسمی بوده ولی همه گیر نبوده!

ولی وقتی استناد به فلان واژه ی دینی می کنند که سفارش به این کار کرده فکر نمی کنند حداقل بخاطر سفارش دین هم رایج شود؟
پرسش دوم من این است که تا عصر کنونی که خانواده ها برای بی شوهر نماندن دخترانشان رسم بده و بستان را انجام می دهند و عروس میگیرند به شرط ازدواج برادر عروس با دخترشان آیا وقتی براحتی می توانستند بدون هیچ ذلتی و زیربار هیچ شرطی رفتن فرزندان خود را با هم تزویج کنند عقل حکم نمی کرد که چنین چیزی همه گیر شود؟

آیا وقتی خواهر و برادری نصف عمر خود را با هم گذرانده اند با فرض وجود چنین رسمی منطقی نیست بقیه ی عمر را هم با یکدیگر ادامه دهند؟

پرسش سوم اینکه چرا در کتاب های دینی زرتشتی مستقیماً واژه ی ازدواج با محارم گفته نشده که ایشان را به دردسر تفسیر یک اصطلح بیاندازد؟

قابل ذکر است تنها جایی که ازدواج با محارم ثابت شده است خاندان سلطنتی فراعین و بطالسه ی مصر باستان است (نه به دین ایشان ارتباط دارد و نه بومیان قبطی مصر)که در آنجا هم پژوهش ها نشان داده که پادشاهانشان بیش از 25 سال عمر نمی کرده و بر اثر بیماری ناشناخته ای بدنی گلبی شکل داشته اند. (14)

آیا چنین گزارشی درباره ی پادشاهان ایران وجود دارد؟؟

سخن آخر:

به عنوان یک جمع بندی باید گفت که احکام هر دین اگرچه برای کافران آن دین ممکن است دست آویز تمسخر باشد ولی هیچ گاه مؤمنین از احکام دینشان بخاطر تمسخر و تحقیر دیگران دست برنمی دارند.

برای نمونه ازدواج موقت در تشیع است که بسیار مورد تحقیر اهل سنت است ولی باز نه کسی وجودش را انکار می کند و نه حتی کنار گذاشته می شود.

پانویسها:

1.برای نمونه: روزی اشعث بن قیس که نسبت به ایرانیان بسیار بدخواه و کینه جو بود ایرانیان را بواسطه ازدواج با محارم زنازاده می خواند و از علی (ع) گلایه می کند که چرا با مجوس مانند اهل کتاب معاشرت میکند.

علی(ع) چنین پاسخ می دهد: آنها کتابی داشته اند، خداوند پیامبری در میان آنها مبعوث فرمود و در شریعت آن پیامبر ازدواج با محارم جایز نبود، یکی از پادشاهان آنها در یک شب که مست بود در حال مستی با دختر خویش در آمیخت، مردم آگاه شدند و شورش کردند و گفتند تو دین ما را فاسد کردی و اکنون لازم است بر تو حد جاری کنیم. آن پادشاه نیرنگی اندیشید، به آنها گفت همه گرد آیید و سخن مرا بشنوید، اگر ناصواب بود هر تصمیمی میخواهید بگیرید. مردم جمع شدند و او به آنها گفت: خودتان میدانید که در میان افراد بشر هیچ کس به پای پدر بزرگ و مادر بزرگ ما آدم و حوا (مشی و مشیانه) نمیرسد، همه گفتند راست است. گفت مگر نه این است که این دو بزرگوار که صاحب پسران و دختران شدند، همانها را با یکدیگر زن و شوهر قرار دادند؟

گفتند راست میگویی گفت پس معلوم میشود که ازدواج با محارم از قبیل دختر یا خواهر مانعی ندارد. مردم با این بیان قانع شدند و از آن پس این رسم، مشروع تلقی شد و مردم عمل کردند.

(توحید صدوق، چاپ مکتبه الصدوق، صفحه 306 و وسائل الشیعه، جلد 3، صفحه 46)

توجه کنید که این داستان چه شباهتی به داستان حضرت لوط در اسراییلیات دارد! که در آن دو دختر حضرت لوط به پدرشان (که پیامبر معصوم است) شراب خورانده و با وی درمی آمیزند تا نسل انسان باقی بماند.

نمونه ی دیگر: شخصی نزد امام صادق (ع) یک مجوسی را به خاطر اینکه مادرش دختر پدرش است، ولدالزنا خواند. امام او را به، خاطر اینکه این عمل مجوسیان برطبق دینشان است، آن شخص را مذمت کرد. (کافی، ج 7، ص 240 ، ح 3؛ تهذیب الحکام، ج 10( ص 75)

باز توجه کنید که در علم جدل گفته می شود بهترین راه ضربه زدن به یک موضوع دفاع احمقانه کردن از آن است که در این احادیث مجعول به بهانه ی دفاع سعی در اثبات دارند.

2- ازجمله ی ایشان را می توان به زنده یاد دکتر علیرضا شاپورشهبازی استاد فقید دانشگاه شیراز اشاره کرد.
3- یادآور می شوم که زرتشت پیامبر در 1738 سال پیش از حضرت مسیح برانگیخته شد بنابراین در دوران کمبوجیه حدود1200 سال بوده که مردم ایران زرتشتی بوده اند.

4- خسرو معتضد در کتابش بر سکه هایی استناد می کند که زن پادشاه را خواهر یا گاه مادر نوشته اند و این همانند این است که چون مردم ایران بعد از انقلب لفظ خواهر و برادر را عموما استفاده می کنند دیگران یا آیندگان نتیجه بگیرند که همه ی مردم ایران ازدواج دسته جمعی کردند و مردم هم خواهر و برادر شده اند.

5-  این مسأله مانند این است که درباره ی اسلام بجای پرسیدن از علمای آن و یا حتی از خود مسلمانان به حرف غیرمسلمانان یا مرتدها استناد کنند.

6- یسن 12 بند 9،چنین است:من ایمان دارم به دین مزدیسنایی فکه جنگ را براندازد ،باعث شود که سلاح را کنار گذارند و به خوئتودثه امرکند که حق است .عبارت مذکور به معنی فداکاری و از خودگذشتگی است نه ازدواج با خود (خیت ودس) از دو جز (خیت) به معنای خویش و (ودس) به معنی گذشت و گذشتن است و رویهم معنای از خودگذشتن و دیگری را بر خود ترجیح دادن دارد.

7-مثل ازدواج حضرت علی با حضرت فاطمه که نوه عمویش است، ازدواج امام سجاد با دختر امام حسن، ازدواج زینب با پسر عمویش عبدالله بن جعفر همچنین حدیثی از امام سجاد است که می فرماید: کسی که برای رضای خدا و برای انجام صله رحم (با فامیل) ازدواج کند خداوند تاج شاهی بر سر او می نهد.

(فقیه، ج 3، ص 385)

8- از جمله می توان به ترکمن ها اشاره کرد که با غیرترکمن ازدواج نمی کنند یا بسیاری از ایلت که ازدواج با غیر را ننگ می دانند.
9- برای نمونه در کتاب دینکرد از قول اعتراض یک یهودی نسبت به ازدواج زرتشتیان گفته می شود که با استناد به این قضیه نشان دهند که ازدواج با محارم رایج بوده است!! غافل از اینکه یهودیان ازدواج دخترعمو و پسرعمو را با هم ازدواج محارم می دانند.
10- سوره ی نسا -آیه 23

11- به این نکته هم دقت کنید که بحث محرم و نامحرم مخصوص اسلام است و کاربرد این واژه تنها بخاطر شناسایی خویشاوندان درجه یک است. (دختر و خواهر و مادر برای یک مرد)

12- نمونه هایی از مواردی که نشان می دهد ازدواج های فامیلی (که درجه ی نزدیکی آ نها با درصد احتمال وقوع بیماری نسبت مستقیم دارد) در اخبار:

استاد چشم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: ازدواج های فامیلی بزرگترین عامل بروز بیماریهای ارثی چشمی در کشوراست. نزدیک به 70 درصد از نابینایان مورد بررسی در یک تحقیق که توسط دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام شد، حاصل ازدواج های فامیلی بودند.

بر اساس آمارهای جهانی 3 تا 4 درصد مرگ و میر نوزادان به دلیل اختللت ژنتیکی رخ می دهد، حتی در دورترین ازدواجهای فامیلی 5 تا 6 درصد احتمال تولد کودک معلول در خانواده وجود دارد که این ریسک خطر در ازدواجهای فامیلی نزدیک علاوه بر افزایش 12 درصدی با احتمال تکرار معلولیت در فرزندان بعدی خانواده نیز همراه است
ازدواجهای فامیلی شایعترین دلیل تولد کودکان نابینا در ایران است.

رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی، نسبت به افزایش بی رویه ازدواج های فامیلی هشدار داده بود و اعلام کرده بود که درکشور، طبق تحقیقات 30 درصد کودکان دچار عقب افتادگی ذهنی، والدینشان ازدواج فامیلی از نوع درجه سه داشته اند.
13- گزارشی از صداوسیمای جمهوری اسلامی روستایی از هند در تابستان 89 را نشان می داد که در آن بیشتر اهالی بخاطر ازدواج فامیلی لال بودند و علت را هم خودشان می دانستند.

14- کتاب سینوحه پزشک و همچنین گزارش مستند از صدا وسیمای جمهوری اسلمی به نقل از مرکز باستان شناسی مصر.

منابع:
افسانه ازدواج با محارم درایران باستان:دکتر علیرضا شاپورشهبازی (باستانشناس و استاد دانشگاه شیراز و بنیانگذار انستیتو
مطالعات هخامنشی)

وندیداد: از کتاب های مقدس مزدیسنا

تاریخ اجتماعی ایران، سعید نفیسی

تاریخ تمدن: ویل دورانت

وسائل الشیعه: شیخ حرّ عاملی

تهذیب الحکام: شیخ طوسی (ابوجعفر محمد طوسی)

التوحید: شیخ صدوق (ابن بابویه قمی)

اصول کافی: شیخ کلینی

تاریخ هرودوت: هرودوت

پشت پرده های حرمسرا: خسرومعتضد

شاهنامه فردوسی

www.azargoshnasb.net

parsipeyk.blogsky.com

لینک این موضوع در تالار گفتمان تاریخ فا:

http://forum.tarikhfa.ir/thread7256.html

افکار و عقاید خود را با دیگران در تالار گفتمان تاریخ فا به اشتراک بگذارید:

http://forum.tarikhfa.ir/forum.php

 

 

مطالب مرتبط

یک نظر در “آیا ازدواج با محارم در دین زرتشتی و ایران باستان وجود داشته است؟

  1. اشو زرتشت گفت:

    خداوندگار داناست که این جز تهمتی که اعراب مسلمان به ایرانسان نسبت دادند و ایرانسان را غارت کردند و انها را خوار گرداندند . شما را چه شده که به دین و کیش و ایین خود توهین میکنید و حق را به اعراب بی ریشه میدهید

پاسخ دادن به اشو زرتشت لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *