ساسانیان

سیستم زهکشی ساسانیان بر مبنای گردش ماه (بخش اول)

سیستم زهکشی ساسانیان بر مبنای گردش ماه
پژوهش : مرتضی حماسی

تیسفون

کشورِ پهناور ایران به نسبتِ کرانه ی جغرافیایی خود، جزو کشورهایِ کم آب حساب می شود . گذشتگانِ ما از روزگارانِ کهن با حفر کانال ها ، کاریز ها ، قنات ها و سیستم هایِ زه کشی توانستند که مشکلِ کم آبی و رساندنِ آب به مناطق خشک و کم آب را برای استفاده های کشاورزی و آب آشامیدنی بر طرف سازند .

یکی از مناطقی که در آن ایرانیان این نوع سیستم آبیاری را بسیار اجرا می کردند ، کشور عراق کنونی بود که با توجه به اینکه طبیعتی گرم و خشک دارد ، ولی با حفر کانال ها و کاریز های فراوان ، هیچوقت در عراق مشکلِ کم آبی نداشتند .

در زمانِ پادشاهیِ اُرُد اول ( 57-38 پ.م ) زمانی که اشکانیان در اوج قدرت خود بودند ، تیسپون پایتخت ایران می شود . در نوشته های مورخین چینی در عهد اشکانیان ، شهر تیسپون به شهری توصیف شده است که زمینش پر از ریگزار است و از طریق قنات ، کشتزار هایِ ان آبیاری می شده است .

در اسناد تاریخیِ چینی در مورد شهر تیسپون می خوانیم :

« تیسپون پایتخت ایران ( به زبان چینی سوهلی ) بیش از یکصد هزار خانوار دارد . زمینِ آن هموار و اشیایی چون طلا ، نقره ، مرجان ، عنبر ، بلور ، الماس ، شیشه آلات ، پارچه های ملیله دوزی ، قلاب دوزی ، پنبه ، قالی ، پرده و کاغذ دیواری در آنجا پیدا می شد . هوا بسیار گرم و مردم در خانه ها یخ می گذاشتند . زمین بیشتر ریگزار و برایِ آبیاری آب را از راهِ قنات یا کاریز به کشت زار می رساندند . از غله و حبوبات پنج نوع در آنجا پیدا می شد . اسب خوب داشت و الاغ بزرگ ( قاطر ) و شتر و شیر و مرغی که تخم بزرگ می گذارد و مانند شتر است ، زیاد دیده می شد » . (1)

سیستم آبیاری به شیوه یِ قنات و کاریز در عهد ساسانیان به مسئله ای حقوقی در نظام ساسانی تبدیل می شود ، چنانکه در کتاب ماتیکان هزار دادستان که کتابی حقوقی متعلق به اواخر عهد ساسانی است ، فصل 22 مرتبط به قنات و کاریز است و دارای 9 ماده است که جا دارد 2 ماده ی آنرا در اینجا مورد بررسی قرار بدهیم . لذا متن پهلوی ، ترجمه واژه به واژه و شرح آن را در پایین می آوریم :

ماده اول ؛ متن پهلوی :
1 – کهس مرت پت زمیکِ خویش پت زمیکِ همبرکان کُنَد کا-ش گوش – بالا کَنَد . اویشان کا-ش پیرامون همک زمیک ی کسان اداک -ایچ آویشان کی آن زمیک خویش نیندر داشت میزد ی آن کهس بی پت خنسندیه اُ بیرون داشت میزد ی آن کهس بی پت اپی زیانی ی اوی که کهس خویش اینیا کهس کندان نی پاتشخای .

ماده اول ؛ ترجمه و.ب.و :
1 – کاریز مرد به زمین خویش یا همبرکان کُند هرگاه – اش گوش بالا کند هر گاه – اش پیرامون هم زمین کاسن اداک – نیز اویشان که آن زمین خویش نندر داشت مزد آن کاریز بی به خورسندی و بیرون داشت میزد آن کاریز بی به بی زیانی اوی کاریز خویش اینیا کاریز کندان نه پادشاه .

ماده اول ؛ شرح :
کاریز ( = کانال ) که مرد در زمینِ خویش یا در زمینِ همبرکان ( = مجاورین ) ایجاد کند هرگاه آن را تا به اندازه بلندیِ گوش بکَند و هرگاه – آن را پیرامونِ همه زمینِ کسان ببرد به این نیز ( = در چنین شرایطی ) ایشان که آن زمین خویش نیندر دارند ( = آبیاری می کنند ؟ ) ، باید مُزدِ آن کاریز با خرسندی بدهند همچنین آنها هم که آبیاری را بیرون از زمینِ خویش دارند ( = و می برند ) مُزدِ آن کاریز را نیز با بی زیانی کسی که کاریز را خویش ( = مالک ) است یعنی کاریز را کندان ( = کَنَنده ی کاریز ) بدهند و پادشاه نیستند استفاده کنند مگر با شرایط گفته شده .

ماده دوم ؛ متن پهلوی :
2 – کس پت 2 مرت کَند تا سپُر بویت همی کا ایویک کنیت آن ی نی پاتخشای بی کا کنیت ایاپ افزون بهری خویش اپر اوی ی دیت بی هلد .

ماده دوم ؛ ترجمه و.ب.و :
2 – کاریز به دو مرد کَند تا سپُر بود همی ای هرگاه یک کند آن دیگر نه پادشاه بی ، هرگاه کند یا افزون بهر خویش ابر اوی دیگر بهلد .

ماده دوم ؛ شرح :
کاریز را که دو مرد می کَنَند تا سپُر بُوَد ( = تا کار پایان می یابد ) تا زمانی که یکی می کَنَد ، آن دیگری نه پادشاه است ( = مجاز نیست ) مگر که بکند یا آن که افزون بهر خویش را به آن دیگری بهلد ( = واگذار کند ) . یعنی پس از شروعِ به کندنِ قنات هیچ کدام نمی توانند کار را رها کنند اگر یکی نخواهد کار را ادامه بدهد و نکند قانونا مجاز به این کار نیست مگر آنکه سهم خود را به دیگری واگذار کند . (2)

یکی از مورخان ایرانی که در مورد سیستم زهکشی در دوران ساسانی مطالبی نقل کرده است ، عبدالله ابن مسلم ابن قتیبه دینوری از دانشمندان ایرانی و مولف کتاب عیون الاخبار است .

او در کتاب عیون الاخبار ، جلد اول ، برگۀ 44 می نویسد :

« ایرانیان گفته اند : آنکه از روان ساختنِ آب ها و کندنِ جوی ها و استخر ها و بستنِ راهِ سیلاب بر زمین هایِ گود و کاهش و افزایشِ آب ها در روز های سال و گردش ماه و حساب سطح سه گوش و چهار گوش و چند گوش و ساختن پُل ها و جسر ها و بر نهادنِ دولاب ها و چرخاب ها بر رود ها و بر چاه ها و دشواری هایِ حساب ، آگاهی ندارد ، در دبیری ناتوان است » . (3)

جناب امام شوشتری در کتاب « پرتویی از فرهنگ ساسانی » این روایت را کامل بررسی نموده اند که به شرح آن خواهیم پرداخت ؛ ولی نخست باید اشاره شود که ایرانیان پیش از اسلام نیز به این نکته رسیده بودند که گردشِ کره ی ماه باعث کاهش و افزایشِ آب رودخانه ها یا جوی ها می شود .

در متنی پهلوی موسوم به « ستایش سی روزه » در مورد ماه آمده است :

« سپاس دارم از دادار بِه ، که او فراز آفرید تو ماهِ زیبا و بامی ( را ) برای روشناییِ شب . و فراز روش هستی از بندهش تا به فرشکرد کرداری . به نمو کردن و کاستن اندر ماه به درازیِ 15 شبانه روز نمو کنی و 15 شبانه روز بکاهی – و زمانی که نمو کنی همه ی جهانِ اورمزد داده افزائی و آشکارتر ، آبِ دریاچه ها ، دریا ها ، و نیز رودان ، چشمه ها و نیز بسیار گیاهان زرین و تر … » . (4)

جمله ای که در متن پهلوی به کار رفته است ، یعنی این جمله : « و فراز روش هستی از بندهش تا به فرشکرد کرداری » ، بدین معنی است که ماه از آغازِ هستی تا باز آراستنِ گیتی در حرکت و رَوِش است .

در ادبیات پهلوی برای دورانِ افزودن و کاستن در کامل بودنِ ماه اصطلاح اندر ماه ، پُر ماه ، ویشپتث بکار می رفته است . اندر ماه زمانی است که هلالِ ماه به صورتِ تیغه است ، پُر ماه زمانی است که ماه پُر است ، و ویشپتث زمانِ کاستنِ ماه می باشد .

با این توضیحات این جمله که در متن پهلوی به کار رفت ، یعنی : « زمانی که نمو کنی همه ی جهانِ اورمزد داده افزائی و آشکارتر ، آبِ دریاچه ها ، دریا ها ، و نیز رودان ، چشمه ها و نیز بسیار گیاهان زرین و تر »، بدین معنی است که در زمانِ نمو کردنِ ماه ، ماه باعث افزایشِ آب دریاچه ها و دریاها و رود ها و چشمه ها و این کار در نتیجه باعثِ افزایشِ گیاهان و سرسبزی خواهد شد .

جناب امام شوشتری در مورد این روایت :

« ایرانیان گفته اند : آنکه از روان ساختنِ آب ها و کندنِ جوی ها و استخر ها و بستنِ راهِ سیلاب بر زمین هایِ گود و کاهش و افزایشِ آب ها در روز های سال و گردش ماه و حساب سطح سه گوش و چهار گوش و چند گوش و ساختن پُل ها و جسر ها و بر نهادنِ دولاب ها و چرخاب ها بر رود ها و بر چاه ها و دشواری هایِ حساب ، آگاهی ندارد ، در دبیری ناتوان است » .

در کتاب « پرتوی فرهنگ ساسانی » تجزیه و تحلیلی زیبا انجام داده اند که قسمت هایی از آن را در اینجا می آورم : (5)

این روایت مربوط به وظایف کاردارانِ دیوانِ خراج و دیوانِ کاست برفزود ( اداره آبیاری ) است و روشن شدن معنی برخی جمله هایِ آن نیاز به توضیح دارد که در زیر به کوتاهی آورده می شود :

الف – در سرزمین عراق که پایگاهِ دولتِ ساسانی در آنجا بود ، خطر کم آبی وجود نداشت زیرا مقدارِ ریزشِ دو رودخانه ی دجله و فرات و رود های دیگری که از کوهستانِ غربیِ ایران در جلگه ی عراق سرازیر می شد ، بیش از اندازه ی نیازِ آن سرزمین به آب بود .

خطری که از باستان زمان در آنجا ، زمین هایِ کشاورزی را تهدید می کرد هجوم سیلاب ها به کشتزار ها و تبدیلِ آن ها به مرداب هایِ زیانمند بوده زیرا بلندیِ سطحِ جلگه رسوبی عراق از سطحِ آبِ رودخانه های دجله و فرات ، حتی در زمانِ کم آبی ( پاییز ) از 2 متر بیشتر نیست و در هنگام بر آمدنِ سیلاب در آن رود ها ( فصل بهار ) سطحِ آب در آن ها از سطحِ بسیاری از کشتزار ها در جنوبِ آن کشور بلند تر می شود . در آن هنگام این خطر به سختی وجود دارد که آبِ رود ها زمین هایِ کشاورزی را فرا گیرد و هزار ها هکتار زمینِ حاصلخیز را مبدل به مرداب سازد . از این رو ایرانیان در مدت هزار و دویست سالی که بر این سرزمین فرمانروا بودند ، یک شبکه آبیاری پدید آورده بودند که تا کنون نظیرِ آن در جهان دیده نشده است .
شرحِ جزئیاتِ این شبکه ی آبیاریِ عظیم نیاز به نوشتنِ کتابی ویژه دارد و چنین کتابی در عراق به نام « النظام الوی » نوشته شده که جا دارد به فارسی برگردانیده شود . نویسنده در اینجا به دو قسمت از دستگاه آبیاری مذکور اشاره می کند که وابستگی به روایتِ دینوری دارد . نوشتنِ آن دو قسمت برای روشن ساختنِ معنی این روایت ضروری است .

نهروان : در خاورِ عراق به موازاتِ رودخانه ی دجله نهری کنده بودند که از زیرِ شهرِ تکریت آغاز می شد و پس از سیراب کردنِ سرزمین های بسیار پایابِ آن در نزدیکِ بصره به یکی از شاخه های خلیج فارس می ریخت . این کانالِ عظیم را نهروان ( = نهربان ) می نامیده اند به معنیِ نهرِ محافظ . زیرا این نهر کشتزار ها و شهر ها و دیه هایِ جنوبِ عراق را از خطرِ سیلاب هایِ بهاره رودِ دجله و شاخه هایِ آن حفظ می کرد و همه سیلاب هایِ کوهستانِ غربیِ ایران را در خود می گرفت و مانع می شد در بسترِ دجله فرو ریزند و سطحِ آب در آن رودخانه بیش از اندازه بالا بیاید .

خندق شاپور : و نیز در امتدادِ رودِ فرات در باخترِ آن از جنوبِ شهر ( هیت ) تا خلیج فارس ، به فرمانِ شاپور دوم ساسانی ( 379 – 310 میلادی ) کانالی کنده شده بود که قسمتی از آبِ رودِ فرات در آن جریان داشت و پایابِ آن پس از آبیاریِ کشتزار هایِ میانه راه به خلیج فارس ریخته می شد . در کنارِ خندق شاپور دزهایی ساخته بودند که در آنها پادگان هایی نشیمن داشت و این سپاهیان مامور بودند خاک عراق را از دستبرد اقوام وحشی حفظ کنند .

چنان که اشاره شد ، سطحِ آب در این دو کانال و دجله و فرات به ویژه در جنوبِ عراق در هنگامِ بر آمدنِ سیلاب ها ، از سطحِ زمین های کشاورزی بلند تر می شد . از این رو در کناره آنها بند هایی از خاک پدید آورده بودند تا راهِ هجومِ آب ها بر کشتزار ها بسته شود . نامِ این بند ها در کتاب های عربی ( مسناه – مسنایه ) گفته می شود و آن ها به منزله ی یک خرند خاکی بودند که در سراسرِ کناره ی رودخانه ها در دو طرف به درازای صد ها کیلومتر پدید آمده بود . جمله ی « بستنِ راه سیلاب ها بر زمین های گود » نگر بر داشتنِ تخصص در نگهداری و تعمیرِ اینگونه بند ها است که مامورِ دیوان کاست برفزود باید از آن آگاه بوده باشد .

مرداب هایِ بزرگِ جنوبِ عراق و در دنباله ی آنها مردابِ هور العظیم در خوزستان به واسطه ی شکستنِ اینگونه بند های جانبیِ رود دجله و نهروان پدید آمده است . چنانکه بلاذری بغدادی در کتاب فتوح البلدان نوشته است ، در اواخر پادشاهی خسرو پرویز در این بند ها شکاف هایی پدید امد که پرویز تلاش بسیاری برای بستن آنها به کار برد و خود در محل حضور یافت و درهم و دینار برادیم ها چون تپه ها انباشته بود و به کارگران می داد تا شکاف ها را بر گیرند و کشتزار ها در سیلاب ها غرقه نگردد . پس از آن ، هجوم مسلمانان و فرو ریختنِ سازمانِ دولتِ ساسانی سبب گردید که کسی از اینگونه بند های جانبیِ رود ها نگهداری نکند . از اینجا بود که همه ساله هنگامِ بر آمدنِ سیلاب های بهاره تعدادِ دیگری از زمین های کشاورزی در زیر آب نهان می شد و سرانجام بیشترِ زمین های استانِ حاصلخیزِ کشکر که مرکزِ آن شهر « مغار » بود و استان میشان که آباد ترین استان های عراق در جنوب بودند ، به مرداب های بزرگ مبدل شد که آنها را به عربی « بطایح » می نامیدند و هنوز هم برخی از آنها به همان حال باقی است .

ج – جمله ی « گردشِ ماه » در روایت اشاره به جاهایی است که زمین های کشاورزی به وسیله ی بر آمدنِ آبِ رودخانه ها در اثرِ فشارِ مَدِ دریا آبیاری می شود .

می دانیم در اثر جاذبه ، ماه بر سطح اقیانوس ها و نیز نیروی گریز از مرکز که در اثرِ چرخشِ زمین به دورِ خود پدید می آید ، نمود ( فنومن ) جزر و مد در اقیانوس ها رخ می دهد ، این نمود در خلیج هایی که به اقیانوس پیوسته است به ویژه خلیج های قیفی شکل نیز خیلی پر زور تر دیده می شود . خلیج فارس از خلیج هایی است که بلندیِ مَد در آن از 2 متر بالاتر می رود .

 ادامه دارد …
لینک این مطلب در تالار گفتمان تاریخ فا:

سیستم زهکشی ساسانیان بر مبنای گردش ماه

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *