دین و آیین یهود

رابطه هخامنشیان با یهودیان بر مبنای پاپیروس های الفانتین

نگارنده: مرتضی حماسی

از زمان کشف پاپیروس های الفانتین در مصر ، چندین دهه می گذرد و در این مدت کتاب های زیادی نوشته شده است و دانشمندان متعدد درباره ی این پاپیروس ها تحقیقات عمیق انجام داده اند .
اهمیت این پاپیروس ها در این است که این اسناد ، قسمتی از تاریخ مصر مربوط به سده ی پنجم پیش از میلاد را روشن می سازند ، زمانی که تمام مصر در تصرف ایرانیان بود .
قلعه ی الفانتین از استحکامات مرز جنوبی مصر در آن زمان بوده است و به شکل جزیره ای در چند کیلومتری آبشار اول نیل قرار داشته و در دوران فراعنه به نام یب yeb یا شهر فیل نامیده می شده است و به همین مناسب در زبان یونانی و اروپایی به الفانتین معروف شده است . اسناد یافت شده به زبان آرامی نبشته شده اند که در آن زمان ، ایرانیان آنرا در همه ی قسمت های باختری امپراطوری خود بکار می بردند .
طبق این اسناد افراد یهودی الفانتین یا « پادگان الفانتین » که در قرن 7 پیش از میلاد پا به خاک مصر نهاده بودند ، در دوره ی تسلط ایران در این نواحی ، بسط کامل یافته بودند و از طرف شهریاران ایران حق داشته اند برای خدای خود معبد بسازند و در این معبد که گویا از معابد با شکوه آن زور بوده مراسم مذهبی یهود از قبیل تقدیم هدایا و قربانی های سوختنی و بخور به عمل می آمده است .
معبد الفانتین مدت دو قرن با عزت و احترام مرکز عبادت یهودیان بود تا در سال 410 پیش از میلاد بدین شرح ویران شد .
در زمانی که آرشاما arshama حاکم ایرانی مقیم الفانتین به پایتخت ایران رفته بود ، اولیای مذهبی مصری توانستند ویدرنگ waidrang ، فرمانده ی ایرانی را اغوا کنند که این معبد را ویران کند . و دلیل این کار توسط مصریان ، به جز اختلاف آیینی یا نژادی ، اختلاف سیاسی نیز بوده است ، زیرا که اقلیت یهودی الفانتین از طرفداران جدی حکومت ایران در مصر بودند و گویا فرمانده ایرانی که این معبد را ویران کرد ، به اهمیت این موضوع پی نبرده بوده است .
هر چند پس از بازگشت ساتراپ ایرانی ( آرشام ) ، مفسدین تنبیه شدند ، ولی معبد ویران شده بود و یهودیان مدتی از حق ساختن آن محروم مانده بودند . جامعه ی یهودی 3 سال طول کشید تا از بیگوای bigvai ) bagoas ) حاکم ایرانی اورشلیم اجازه ی بنای معبد را گرفتند ولی موفقیتی نصیب آنها نشد و درخواست آنها برای همین امر به پسران حاکم سامریا samaria نیز نتیجه ای در بر نداشت . و این موضوع در یکی از پاپیروس های یافت شده توسط ا . کولی a . Cowley به خوبی روشن است .

18a5femt5ofbrcn0jrhc

این پاپیروس که نامه ی یهودیان به حاکم اورشلیم است به شرح زیر ترجمه شده است :

« به بَگوای بزرگ حاکم اورشلیم از طرف غلامان یِدونیا ( = yedoniyah ) و هم کارانش ، روحانیون مقیم قلعه ی یب ( = yeb ) :
غلامِ شما یدنیا و رفیقانش به عرض می رسانند در ماه تموز سال چهاردهم پادشاهی شاهنشاه داریوش موقعیکه ارشاما به حضور شاهنشاه شتافته بود ، کشیش های خدای خنوب ( khnub ) که مرکز او در قلعه ی یب است ، با ویدرنگ حاکم قلعه سازش نموده گفتند بگذار معبد یَهوه خدای بزرگ که در قلعه ی یب است از بین برداشته شود . آنوقت ویدرنگ ملعون به پسر خود نِفایان ( = nephayan ) فرمانده ی پادگان سین ( = syene ) نامه نوشته چنین امر داد : ” بگذار معبد قلعه ی یب را از میان بردارند . ”
سپس نِفایان به سرکردگی مصریان و دیگران وارد معبد قلعه ی یب گردیده ، آن را با خاک یکسان کردند و حتی پایه های سنگی را هم بشکستند . این معبد را اجداد ما در دوره ی پادشاهان مصر در قلعه ی یب بنا نهاده اند . هنگامیکه کمبوجیه ( کامبوزیا ) به مصر آمد آنرا ساخته و آماده دید و تمام معابد خدایان مصر از میان برداشته شد ولی هیچ کس به این معبد صدمه نرساند . پس از این ما با تمام زن و بچه های خود لباس پلاس پوشیده روزه گرفتیم و عبادت کردیم به یهوه خدای آسمان که امیدواریم روزی آرزویِ ما را درباره ی ویدرنگ برآورد ………. قبل از این در اثر این بقیه ی ما به آن جناب و همین طور به پیشوای بزرگ یوحنان ( = johanan ) و همکارانش در اورشلیم و نیز به اوستانز ( = ostanes ) و سایر نجبای یهود نوشته ایم ولی آنها به ما هیچ ننوشته اند .
نیز از همان ماه تموز سال چهاردهم پادشاهی داریوش تا این روز ما لباس پلاس را از تن نکنده و روزه میگیریم . زن های ما به شکل بیوه در آمده اند ما تن خود را تدهین نکرده شراب نمی نوشیم و از آن تاریخ تا امروز که هفدهمین سال پادشاهی شاهنشاه داریوش است تقدیم هدایا و قربانی های سوختنی و بخور در آن معبد به عمل نیامده . اکنون غلام آن جناب و هم کارانش و کلیه یهودیان مقیم یب به عرض مراتب زیر مبادرت می ورزند : اگر مصلحت می دانید در باره ی ساختن آن معبد تفکری بفرمائید چون به ما اجازه ی ساختن آن را نمی دهند . تفقدی از طرفداران و رفقای خود در مصر بکنید و اجازه دهید نامه از طرف شما در موضوع معبد یَهوه در قلعه ی یب به آنها فرستاده شود و معبد دوباره ساخته شود همانطوریکه قبلا ساخته بود و آنها از طرف شما در معبد خدای بزرگ هدایا و قربانی های سوختنی و بخور نثار خواهند کرد و ما همیشه در حق شما دعا خواهیم کرد . ما و زن و بچه های ما و کلیه ی یهودی هایی که اینجا هستند و اگر آن معبد دوباره به پا گردد ، اجر شما نزد یهوه خدای بزرگ بیشتر از کسی خواهد بود که برای او قربانی سوختنی و اطمعه و بخور نثار نماید و نیز بیشتر از هزاران خوبی خواهد بود . راجع به طلا در این خصوص ما فرستاده ایم و دستور لازم داده ایم ، نیز تمام قضیه را در نامه به نام خودتان برای دلایاح و شلیمیاح ( = shelimiah ) و پسران سَن بلات ( = sanballat ) حاکم سامریا ( = samaria ) نوشته و فرستاده ایم و نیز از هیچ کدام از ظلم هایی که درباره ی ما شده آرشاما ( = arshama ) اطلاعی نداشته است . به تاریخ بیستم مرحشوان ( = merheshvan ) هفدهمین سال پادشاهی شاهنشاه داریوش »

 

خوشبختانه ، نه فقط دو نسخه پاپیروس این نامه به دست آمده ؛ بلکه پاپیروس های پاسخ های بیگوای دلایاح نیز یافت شده که خلاصه ی آن بدین قرار است :

« اخطاریه از طرف بیگوای و دلایاح ….. به من چنین گفتند دستور است که آنهایی که در مصر هستند به آرشاما بگویند در خصوص معبد خدای بزرگ که قبل از کمبوجیه ( کامبوزیا ) در قلعه ی یب ساخته شده بود و ویدرنگ ، آن ملعون در سال چهاردم پادشاهی داریوش آنرا خراب کرد . معبدی جدید در همان محل ساخته شود و آنها اجازه دارند در آن معبد مانند سابق هدایای اطمعه و بخور نثار نمایند » .

موضوع قابل درک در این پاسخ به یهودیان این است که به آنها اجازه داده شده است که هدایا نثار کنند ، بخور بسوزانند ولی اجازه ی قربانی سوختنی داده نشده است و ظاهرا از اعطای این اجازه عمدا خودداری شده است ، و چنین به نظر می رسد که این امر نتیجه ی یک توافق نظری بوده است زیرا که حکام سامریا هرگونه قربانی و هدایایی را اجازه می دادند در صورتی که پیشوایان مذهبی و متعصب اورشلیم با اجرای هیچ گونه مراسم قربانی موافقت نداشتند و بیگوای حاکم ایرانی چون نمی خواست که هیچ یک از طرفین آزرده باشد و در عین حال می خواست با هر دو طرف رابطه ی حسنه داشته باشد ؛ نثار اطمعه و هدایا را اجازه داده است ولی از اعطای اجازه ی قربانی سوختنی خودداری کرده است .
یکی از پاپیروس های مهم و درخور نگرش ، پاپیروس عید فصح است که از نقطه نظر تاریخ مذهبی بسیار جالب است . متاسفانه در این سند تاریخی خیلی از کلمات افتاده است ولی از سیاق کلمات می توان کلمات افتاده را استنباط کرد .
ترجمه این پاپیروس بدین قرار است :

« خطاب به برادرانم یدونیا و هم کارانش مقیم قلعه یب از طرف هانونیاح ( = hanoniah ) درود بر شما . امسال که پنجمین سال پادشاهی داریوش است ( = 419 پ . م ) شاهنشاه بزرگ به آرشاما چنین دستور صادر نمود « بگذار تا پادگان یهودی قلعه ی یب ( = yeb ) در ماه طایبی ( = tybi ) عید فصح بگیرند » .
بنابر این از ماه نیسان 14 روز بشمارید آن وقت عید فصح خواهد بود . از یازدهم تا بیست و یکم هفت روز روز های فصح می باشد . پاکیزه باشید و دقت نمایید در روز های پانزدهم و بیست و یکم کار نکنید و ننوشید چیزی که در آن هیچ نوع خمیر باشد و نیز نخورید ( از این قبیل ) از صبح پانزدهم تا بیست و یکم 7 روز …. مگذارید که نزد شما یا در خانه ی شما باشد و در این هفت روز این قبیل موارد را در خانه مقفل نگه دارید و دستور شاهنشاه داریوش را اجرا نمائید » .

اهمیت این سند در این است که به خوبی می رساند که پادشاهان ایران تا چه اندازه به جزئیات مسائل مذهبی اتباع خود توجه داشته اند . در این مورد شاهنشاه ایران بکلیه ی حکام خود راجع به عید فصح یهودیان دستور داده که یکی از آن دستور ها به عنوان آرشاما حاکم مصر صادر گردیده است .
سابقا مورخین در صحت موضوع ساختمان معابد یهود در اورشلیم بطوریکه در کتاب عزرا نقل شده ، شک داشتند و دلیلشان این بود که چطور ممکن است تصور نمود پادشاه ایران راجع به ساختمان معابد یهودی دستوری صادر نموده باشد . ولی از مطالعه و دقت در این پاپیروس دیده می شود تا چه اندازه پادشاهان ایران به حفظ مراسم مذهبی اتباع خود علاقه داشتند و حتی راجع به عید فصح یهودی ها دستور صادر کرده اند کشف این پاپیروس مندرجات کتاب عزرا را کاملا محرز می سازد .

پایان

برگرفته از :

مقاله « گوشه ای از تاریخ » ؛ نوشته ی محمد حسن گنجی ؛ مجله دانش ، خرداد 1328 ، شماره 3 ، ص 149-152

لینک این مطلب در تالار گفتمان:

http://forum.tarikhfa.ir/thread5850.html#post22310

مطالب مرتبط

یک نظر در “رابطه هخامنشیان با یهودیان بر مبنای پاپیروس های الفانتین

  1. خالد ناحیه گفت:

    خیلی زیبا بود آفرین . نمی دانستم حکمران اورشلیم در زمان داریوش یک ایرانی بوده است . همچنین جالب است احترام داریوش به عید یهودیان که واقعا تحسین برانگیز بود ….

پاسخ دادن به خالد ناحیه لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *