سماع که در لغت به معنی شنیدن، شنوایی و هر آنچه به آن مربوط میشود است. در فرهنگ دراویش و صوفیان به معنای جدا شدن از خویش و فنا شدن در ذات اقدس الهی است. دراویش معتقدند سماع در عارف حالتی را ایجاد مینماید که به آن وجد ( vajd ) میگویند. مراسم وجد و سماع عموماً در مکانی به شکل دایره انجام میپذیرد. دایره نمادی است از زمان که آغاز و انجامی برای آن متصور نیست. شاید هم بیارتباط با چرخش سیارات به دور خورشید نباشد. دایره در فرهنگ دراویش نماد ابدیت است. نی و دف مهمترین ابزار موسیقی دراویش است. نوای موسیقایی نی، نوای شکایت به پیشگاه الهی است و درویش از خدا میخواهد که او را به اصل خویش بازگرداند. در مراسم سماع علاوه بر نی و دف از سازهای رباب، تنبور، تار و کمانچه نیز بهره میگیرند. مولوی اعتقاد داشت آنچه را که به صورت عادی نمیتوان توصیف کرد، میتوان در غالب شعر، موسیقی و رقص بیان نمود و آنچه امروز مریدان او انجام میدهند برگرفته از اعتقادات او و تقلیدی است از آنچه او و اطرافیانش در قرن هفتم هجری میاندیشیده اند.
مراسم سماع در تمام ایام سال در قونیه برگزار میشود. در ایام بزرگداشت مولانا که مصادف با سالگرد وفات وی برگزار میشود مراسم نمادین رقص سماع در سالنی که به همین منظور در قونیه ساخته شده است در چندین شب متوالی برقرار میگردد. در این مراسم ابتدا اشعاری از مثنوی به زبان ترکی خوانده میشود. سپس موسیقی با اجرای تک خوانی به زبان ترکی اجرا میشود. آنگاه دراویش با لباسهای بلند سفید و دامن چین دار و کلاه های بلند نمدی، یکی پس از دیگری به دنبال مولا یا مراد خود ظاهر شده و پس از ادای احترام، شروع به چرخیدن میکنند. حرکات موزون مشخصهی اصلی سماع است. در ابتدا دستها روی شانه قرار داشته، پس از چند چرخش، دست ها تدریجاً باز شده و در دو طرف قرار میگیرد. دست راست بالا و دست چپ پایین تر قرار میگیرد. دراویش در حین چرخش سر را به یک طرف خم میکنند و گاهی چشم ها را میبندند و به عالم خلسه فرو میروند و این چرخش میتواند بسیار طولانی باشد ( گاهی تا ساعت ها به طول می انجامد.)