تاریخ و تمدن ایران باستان, خط ها و زبان های باستانی

آذری، زبان کهن مردم آذربایجان

تقديم  به مردم و جوانان غيور آذربايجاني
آنان كه  ذره ذره اين خاك پاك اهورائي را جانانه پاسدارند.

زبان آذري ، زباني است از خانواده زبان ايراني غربي كه در منطقه (آتروپاتگان / آثورپاتگان) آذربايجان پيش از گسترش زبان تركي رايج بوده و امروزه گسترش آن محدود شده است.

زبان آذري را بايد دنباله زبان مادي دانست .بيشتر دانشمندان ايران شناس در بازگويي ريشه تاريخي زبان ديرين مردم آذربايجان بر اين باورند كه زبان باستاني آذري بازمانده و دگرگون شده زبان مادهاست و ريشه آريايي دارد.
از زبان مادي نوشته اي در دست نيست فقط تعدادي واژه در نوشته هاي پارسي باستان و يوناني بجا مانده است.
مانند: Wazarka= بزرگ *zba = اعلام كردن *Asen = سنگ * miora = مهر

از زبانهاي ايران باستان تنها چهار زبان مادي ، سكائي ، اوستائي و پارسي باستان شناخته شده اند ،كه در اين ميان زبان سكائي كه بين برخي از اقوام پارت و ساكنان سغد رايج بوده و نيز زبان مادي تنها كلمات و عباراتي برجامانده است.
با توجه به شواهد و قرائن و نيز تواريخ ايران و روم و ديگر ملل همسايه ، زبان مردم ماد زباني بوده كه با زبان دوره بعد از خود كه زبان فارسي هخامنشي بوده تفاوتي نداشته،زيرا اگر زبان مردم ماد كه بخش بزرگي از ساكنين ايران و شهرنشينان آريائي آنزمان بودند با زبان فارسي هخامنشي متفاوت ميبود،هر آئينه كورش و داريوش بزرگ و ديگر شاهان هخامنشي در كتيبه هاي خود كه به سه زبان فارسي ،آشوري و عيلامي است ، زبان مادي را نيز بدان مي افزودند تا بخشي بزرگ از مردم كشور خود را از فهم نبشته ها ناكام نگذارند.و از اينرو مسلم است كه زبان مادي خود زبان فارسي باستان و يا نزديك بدان و لهجه اي از آن زبان بوده است.
در اين باره” جيمز دارمستتر” و” استرابون” معتقدند كه زبان مادي با زبان اوستا مطابق بوده و زبان گفتاري آنان آريايي و قرابت و شباهت زيادي با پارسي داشته است.

زبان شناسان با اشاره به وجود زبان” تاتي” در چندين روستاي آذربايجان شرقي ، اردبيل ، نمين ، خلخال(كلور) ،عنبران ، پيله رود و مينا باد آن را از بقاياي زبان آذري و نزديك به زبان” تالشي” ميدانند كه پس از حمله عرب و هجوم اقوام ترك همچنان به زندگي خود ادامه داده است.ايشان زبان آذري را از شاخه هاي زبان پهلوي دانسته كه با پا گرفتن زبان تركي در آن ديار رفته رفته زبان آذري رو به سستي و نابودي نهاده ،گو اينكه هنوز در پاره اي از روستاها و بخشهاي آذربايجان نقش و نشاني از آن زبان باقي است.

سخن گفتن به زبان آذري در آذربايجان طي نخستين قرنهاي اسلامي در كتابهاي گوناگون روشن شده است.
قديمي ترين منبع درباره زبان آذري قول “ابن مقفع” است كه در “الفهرست” “ابن نديم” نقل شده است.به گفته ابن مقفع 142ق زبان مردم آذربايجان پهلوي (الفهلويه)منسوب به پهله (فهله) است ،يعني سرزميني كه شامل ري ، اصفهان ، همدان ، ماه نهاوند و آذربايجان بوده است.
بعد از ابن مقفع “يعقوبي”( 278ق) در البلدان از كلمه آذري ياد كرده و در كتاب خود (اذريه) را بعنوان صفت در مورد مردم آذربايجان بكار برده است.
“مسعودي” نيز (در 314ق) از تبريز ديدار كرده است . اين مولف از ميان زبانهاي ايراني پهلوي ، دري و آذري را ذكر كرده كه ظاهرا در نظر او از مهمترين زبانها و گويشهاي ايراني بوده اند.

“ابو اسحاق ابراهيم اصطخري” در كتاب (المسالك و الممالك) صريحا زبان مردم آذربايجان را ايراني (الفارسيه) ذكر ميكند.
“حمداله مستوفي” در (نزهه القلوب) زبان مردم آذربايجان را “الاذريه”عنوان داشته است .
“ابن حوقل”مينويسد:زبان مردم آذربايجان و بيشتر مردم ارمنستان ايراني (الفارسيه) است كه آنها را بهم پيوند ميزند.
“ياقوت حموي”ميگويد: مردم آذربايجان را زباني است كه آنرا آذري (الاذريه)مي نامند.
از ديگر تاريخدانان و جغرافي نويسان اسلامي كه زبان كهن ساكنين آذربايجان را فارسي (ايراني) فهلوي(پهلوي) و آذري با ريشه آريايي دانسته اند ميتوان به حمزه اصفهاني ، ابوعبداله بشاري مقدسي اشاره كرد.

نخستين پژوهش گسترده در ايران معاصر توسط شادروان احمد كسروي تاريخ نويس برجسته انجام گرفت.وي در كتاب آذري يا زبان باستان آذربايجان نمونه هاي از زبان آذري و ارتباط آن با زبان تاتي را نشان داد.
احمد كسروي در اين كتاب مطرح كرد كه زبان منطقه آذربايجان تا چند سده پيش (قبل از رايج شدن تركي) زباني از خانواده زبانهاي ايراني بوده است.اين نظريه مورد توجه ويژه در ميان زبان شناسان و ايران شناسان واقع شده ،موجب شهرت و ورود و عضويت كسروي در محافل علمي خارج از كشور شد.

“والتر هينگ”درباره نظر كسروي بيان داشته كه تشكيكي بران وارد نيست.
در تائيد رساله زبان آذري مقاله اي توسط “علامه محمد قزويني”در سال 1305شمسي انتشار يافت.علامه قزويني به حل دو مسئله مطرح مهم ميپردازد.اول آنكه زبان آذري در كتب موءلفين قديم چه زباني بوده و دوم اينكه زبان تركي كه فعلا زبان اهالي آذربايجان است از چه وقت و در نتيجه كدام عوامل و اسباب تاريخي در آن ظهور پيدا كرده است.پيش از اين ايران شناسان و زبان شناسان تصور ميكردند زبان آذري همان زبان تركي است و آنرا تركي آذري مي خواندند.بعد از به ثمر رسيدن تحقيقات پژوهشگران و انتشار نتايج تحقيق در زبان آذري،هم زبان شناسان و هم ايران شناسان متوجه اين واقعيت شدند كه زبان آذري جدا از زبان تركي فعلي آذربايجان است.بعدها در تائيد رساله آذري مستشرقين همچون “ماركوارت”آلماني و “اميل بئو”و “مينورسكي”و پرفسور هينگ مقالات بسياري به رشته تحرير آوردند.حتي شرق شناسان شوروي نيز همچون “ارانسكي” ، “برتولد” و از همه مهمتر “ژيركوف” دانشمند روس به اين واقعيت كه آثار زبان آذري در زبان تركي در آذربايجان محفوط مانده و مردم آذربايجان قبل از ورود طوائف ترك بدان سخن ميراندند ، اذعان نمودند.

پروفسور “ولادمير مينورسكي” در رابطه با زبان آذري ميگويد: مردمان بومي و اصيل و يكجانشين روستائي و كشاورز آذربايجان در دوران فتح عرب به لقب تحقير آميز علوج (غير عرب)‌ خطاب ميشدند.اينها به گويشهاي متفاوتي همچون آذري و تالشي تكلم ميكردند كه هنوز هم امروز جزايري از اين زبان در ميان مردم ترك زبان آذربايجان ديده ميشود.تنها سلاح اين جمعيت آرام و صلح جوي روستائي فلاخن بود و بابك خرم دين با پشتيباني اين گروه بر ضد خليفه قيام كرد.
پرفسور”گيلبرت لاژارد” هم ميگويد:زبان آذري در حوزه آذربايجان رواج داشت و يك زبان مهم ايراني بود كه مسعودي آن را در كنار دري و پهلوي نام ميبرد.
پروفسور”ماركوارت”در كتاب “ايرانشهر” در سال 1901 كه در برلين چاپ گرديد در اعلام جغرافياي ايران درباره زبان آذري تصريح كرده بود:زبان حقيقي پهلوي زبان آذربايجان است كه زبان اشكانيان بوده است.

نويسنده رساله زبان آذري را از راه تاريخ و با استفاده از زبانهاي ايراني ، امثال زبان پهلوي و زبان كهن مادها و هخامنشيان و حتي با استفاده از زبان شناسي ارمني كه همسابه زبانهاي ايراني در قفقاز بود ،پي گرفت و با استفاده از كتابهاي تاريخي و جغرافي نويسان بعد از اسلام ،زبان ايراني آذربايجان را از گرد و غبار قرون بيرون كشيد و اثبات نمود كه مردم آذربايجان پيش از رواج تركي به زباني كه از گويشهاي مهم ايران بوده و به فراخور نام آذربايجان آذري خوانده ميشده ،سخن مي گفته اند و زبان آذري با زبان ري ، همدان و اصفهان از يك دست و تا سده دهم ه.ق و به گمان بسيار تا مدتها پس از آن نيز زبان غالب آذربايجان بوده و در اثر مهاجرت تركهاي آسياي مركزي به آذربايجان و ديگر عوامل كه عموما در فاصله سده هاي پنجم تا دهم هجري رخ داده و ادامه اين مهاجرتها ،زبا تركي كم كم زبان آذري را به بوته فراموشي سپرده،خود جاي آنرا گرفته است.

در ميان دانشمندان پروفسور”پيتر گلدن” روند تركي شدن زبان آذربايجان را به سه مرحله تفكيك نموده است.
نخست ورود سلجوقيان و مهاجرت قبايل “آغوز” به ناحيه آذربايجان و آران و آناتولي،
دوم حمله مغولان كه بيشتر سربازانشان ترك تبار بودند،
سوم دوران صفويه كه بسياري از قبايل آغوز-تركمان قزلباش از آناتولي به ايران سرازير شدند.

دكتر “محمدجواد مشكور”درباره آمدن تيره هاي ترك به آذربايجان مي نويسد:پيشامدهاي متناوب يكي پس از ديگري آذربايجان را آماج تهاجمات پياپي قرار داد.با نفوذ اقوام ترك و گسترش زبان تركي ،سيطره زبان آذري محدود و رفته رفته به كاهش نهاد.در دوران مغول ها كه بيشتر سربازانشان ترك بودند و آذربايجان را تخت گاه خود قرار دادند،تركان در آنجا نفوذ گسترده اي يافتند.از جمله ديگر كسان كه تبريز و مراغه را پايتخت خويش قرار داد هلاكوخان ايلخاني بود.حكومت تركمانان آق قويونلو و قراقويونلو و اسكانشان در آذربايجان بيش از پيش مايه رونق تركي و تضعيف زبان آذري شد.

“ولاديمير مينورسكي”در (دانش نامه اسلام) فرايند تغيير زبان مردم آذربايجان را چنين توضيح ميدهد:
در حدود قرن ششم قبيله غوز ابتدا در تعداد اندك و سپس در تعداد قابل توجهي آذربايجان را اشغال مي نمايند.در نتيجه مردمان ايراني زبان آذربايجان و نواحي ماوراءقفقاز تبديل به ترك زبان شدند.هرچند كه ويژگي هاي تمايز بخش زبان تركي آذربايجاني! مانند آواهاي پارسي و ناديده گرفتن تطابق صوتي، منشا غير تركي جمعيت ترك زبان شده را منعكس ميكند.

“ريچارد فراي”نيز زبان آذري را زبان گسترده و زبان اصلي در جغرافياي آذربايجان ميداند.به نظر وي اين زبان غالب آذربايجان از قرن چهاردهم م بطور تدريجي جايگاهش را به تركي آذربايجاني! داد.

پروفسور “ژان دورينگ” شرق شناس و موسيقي دان نيز تائيد ميكند كه تبريز تا قرن 15 ميلادي هنوز ترك زبان نشده بود.

يك جمله از زبان تبريزي موجود است كه بوسيله “بزاز اردبيلي” در( صفوت الصفا) ترجمه شده است.
((عليشاه چو درآمد گستاخ وار شيخ را در كنار گرفت و گفت حاضر باش به زبان تبريزي””گو حريفر ژاته””يعني سخن به صرف بگو ،حريفت رسيده است.در اين گفتن دست بر كتف مبارك شيخ زد،شيخ را غيرت سربر كرد.))
در يك جمله پير حاكم قراقويونلو را اسكندر خطاب كرده وگفته:
اسكندر رودم كشتي،رودت كشاد . يعني اسكندر پسرم كشتي ،پسرت كشته باد؛
كلمه “رود”به معني پسر هنوز در بسياري از لهجه هاي ايراني مانند لرهاي بختياري استفاده ميشود.

در واژه نامه اي بنام “فرهمگ جهانگيري”در سده يازدهم هجري به صراحت ميان زبان مردم تبريز و زبان تركي جدائي نهاده ،نوشته است:آژخ =(زگيل) به تركي -لوئيك- و به زبان تبريزي (سكيل) گويند.
در ادامه نمونه هاي از واژگان آذري آورده ميشود:  
چراغه = كرم شب تاب
زوال = انگشت
شم = كفش
كلاه ديوان = قارچ
سهراب = سرخاب
تيته = مردمك
مشكين پر = خفاش

در ذيل هم جنسي بعضي از كلمات آذري در ساير زبانهاي خانواده ايراني،

بلند (پارسي)   berz (آذري)    bar/bilind (كردي سوراني)
سه (پارسي)  hre  (آذري)     se (كردي سوراني)
دل (پارسي)  del   (آذري)       dill/zawir (كردي سوراني)

در بالا اشاره اي به ارتباط زبان آذري با زبان تاتي گرديد.
زبان تاتي از دسته زبانهاي ايراني است كه روزگاري در بخشهاي از باختر ايران تا قفقاز و شمال خراسان گسترده بود . امروز با ترك زبان شدن بخش شمال باختري ايران تنها جزيره اي از گويش تاتي برجا مانده است.گويش زبان تاتي را در شهر اشتهارد استان البرز، تاكستان ، بوئين زهرا استان قزوين و شهرستان دماوند و طالقان ديده ميشود.
غالب سخنوران معاصر همگي زبان خود را تاتي ميخوانند،از جمله نيما يوشيج در مقدمه اشعار روجا – مي اتا گپ – مي نويسد كه :
من شاعر زبان تاتي هستم.

برخي از واژگان تاتي در ذيل آورده ميشود:
خواريش = خوبي ؟
به = بيا  
بشه = برو
كاگو بيش ؟ =كجا بودي  
ماي = مادر
تتي = دختر  
پور = پسر

در اين مقاله به اختصار تلاش گرديده براي دوستان روشن شود كه زبان تركي در آذربايجان از سابقه و ديرينه اي برخوردار نمي باشد.  برخي از پان تركيستها سعي كرده با تحريف و جعل تاريخ به جوانان غيور آذربايجان القا نمايند كه زبان تركي داراي قدمت و پيشينه اي كهن ميباشد كه بايد به اين خام انديشان گفته شود.عرض خود ميبري و زحمت ما ميدار.

منبع:
نریمان ساسانی ؛ تاریخ فا

مطالب مرتبط

5 نظر در “آذری، زبان کهن مردم آذربایجان

  1. با سلام
    ممنونم از نوشته زیبایتان لطفا به اینکار ادامه دهید مام وطن نیازمند شماست.این حقیر نیز تازه شروع کرده ام و با الهام از ایران دوستان و نویسندگانی مانند شما عزم دارم این واقعیات را هر چه بیشتر به گوش هم میهنانم برسانم.
    موفق باشید

  2. علی گفت:

    اذربایجان تاریخ 10000 زبان ساله دارد ایران جزی از تاریخ اذربایجان است

  3. ramin گفت:

    من متعصبانه در این مورد اظهار نظری نمیکنم اما اول بایستی آثار باستانی آذربایجان که حتی یک صدم از آن به عمد کاوش نشده است تا از بین بروند را کاوش و بررسی شوند بعدا اظهار نظر یه این قطعی نمایید که انگار نام پدر از شما پرسیده اند که این قدر قطعی پاسخ داده اید .درثانی این که مردم آذر بایجان ترک هستند یا نه فط جنبه سیاسی دارد که پهلوی ها راه انداخته اند تا از جدایی آن از ایران مانع شوند .شما بهتر است سایر نظریه ها را هم در کنار این بررسی های خود قرار دهید تا خواننده متوجه موضوع باشد.
    در آخر گیرم که ترکها بعدا با این خطه آمدند آخر چطور زبان مردم را عوض کردند کاری که پهلوی در 57 سال با رادیو و تلویزیون و کتاب و کتک دانش آموزان نتوانست انجام بدهدالبته متاسفانه همین سیاست پهلوی در بعد از انقلاب هم در حال پیگیری است. ایران کشوری است که 70 درصد حکومت ها ی آن ترک زبان بوده اند .البته ترک یا فارس بودن مزیتی نیست .بلکه خود را به جهالت زدن گناهی بس بزرگ است که کسروی را شادروان خطاب قرار میدهید کسی که به تیر سربازان و فداییان خلق به جهنم واصل گشت. امیدوارم که در نظرات درج کنید و گرنه هدف شوم خود را در بازنویسی به دلخواه تاریخ آشکار نموده اید .از مباحثه های بعدی خوشحال تر میشوم.اگه خواستید برام ایمیل بزنید.یا علی

  4. میثم گفت:

    در کدام حرف دانشمندان از زبان آذربایجانی حرف زده شده؟
    پروفسور ولادیمیر مینورسکی خاورشناس و اسلام شناس روسی، بر این باور است که زبان کردی به طور قطع از ریشه زبان مادی است. چنانکه که وی در این رابطه می‌گوید:

    اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس بر سر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده‌است و این همه قبیله و تیرهٔ مختلف کرد که به یک زبان ایرانی و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم می‌کنند؛ از کجا آمده‌اند؟» (مینورسکی ۱۹۷۳).[۴۳]

    این نظریه بعدها توسط ایلیا گرشویچ دیگر زبانشناس روسی بسط داده شد و وی اولین مدارک زبان شناختی را برای اثبات ریشه مادی زبان کردی مطرح کرد.[۴۲]

    جان لیمبرت خاورشناس آمریکایی٬ نیز معتقد است که مادها از اجداد کردها می‌باشند.[۴۲]

    همچنین پروفسور گرنوت وینفور زبانشناس آلمانی، نیز اعتقاد دارد که اکثریت کسانی که امروزه به زبان کردی سخن می گویند به احتمال زیاد سابقاً از متکلمان به گویش‌های زبان مادی بوده‌اند.[۴۴]

    از سویی دیگر این نظریه در میان برخی زبانشناسان و خاورشناسان با مخالفت‌هایی روبرو شد.[۴۵] پروفسور مکنزی بر این باور است که زبان کردی عناصر قوی ای از زبانهای جنوب غربی ایرانی را نیز دارد در حالیکه اگرچه زبان مادی از شاخه شمالغربی زبانهای ایرانی بوده.[۴۶].

    اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است.

  5. جواد گفت:

    دلیل اینکه تو و امثال تو به خود اجازه میدهند برای دیگران هویت تراشی کنند را نمی توان درک کنم فقط مطمئن هستم که این عمل ناشی از افکار شوونیستی است راستی برای سایر ملل موجود در این جغرافیا برنامه ای ندارید مثلا برای بلوچها یا عربها آیا آنها هم از نزاد شما هستند و دیگران زبان وفرهنگ آنها را تغییر داده اند؟ راستی میدانستی کوروشی که آنهمه بایتان عزیز است توسط یک بانوی ترک به درک واصل شده منظورم تومروس آنا میباشد برایتان بسیار دردآور است مگر نه؟؟؟

پاسخ دادن به علی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *